غارت

معنی غارت در زبان فارسی به مفهوم دزدی و چپاول است که در آن فرد یا گروهی به‌وسیله‌ی زور و خشونت، اموال و دارایی‌های دیگران را از آن‌ها می‌گیرد. این عمل به‌نوعی به تصاحب ناعادلانه دارایی‌ها اشاره دارد و معمولاً در شرایط خاصی مانند جنگ‌ها، آشفتگی‌های اجتماعی یا هرج و مرج صورت می‌گیرد. غارتگری نشان‌دهنده‌ی از بین بردن حقوق دیگران و عدم احترام به مالکیت آن‌هاست و معمولاً با آسیب رساندن به افراد و جامعه همراه است. این پدیده می‌تواند تأثیرات منفی عمیقی بر روی جامعه داشته باشد و احساس ناامنی و بی‌اعتمادی را در بین مردم گسترش دهد. در واقع، غارت نه تنها به‌عنوان یک عمل مجرمانه بلکه به‌عنوان یک رفتار اجتماعی ناپسند، مورد توجه قرار می‌گیرد و به‌نوعی نشان‌دهنده‌ی بحران‌های انسانی و اخلاقی در جوامع مختلف است.

لغت نامه دهخدا

غارت. [رَ ] ( ع اِمص ) غارة. تاراج. چپو. چپاول. تالان. چپو کردن. به چپاول بردن. تالان کردن. ج، غارات. تاخت و تاراج و نهب و ریسمان نیک بافته. || ( ص ) تاراج کننده. ( منتهی الارب ) ( از حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ معین

(رَ ) [ ع. غارة ] (اِ. ) چپاول کردن، به تاراج بردن.

فرهنگ عمید

۱. ربودن اموال کسی به آشکار و با توسل به زور، تاراج کردن، چپاول کردن، دزدیدن.
۲. (اسم ) آنچه پس از شکست خوردن کسی برجای ماند، غنیمت.

فرهنگ فارسی

تاخت کردن، هجوم بردن، چپاول کردن، به تاراج بردن، نهب، چپاول، تاراج
( اسم ) چپاول کردن چپو کردن به تاراج بردن جمع: غارات.

ویکی واژه

چپاول کردن، به تاراج بردن. غارت در زبان معیار باستان ممکن است به دو بخش غار - عت قابل تجزیه باشد، و معنی آن احتمالا داد‌ زدن، یا صدای بلند صحبت کردن بوده است.[۱] غارنَنَه.
↑ میشود اینگونه تعبیر نمود که هنگام حمله دشمن و تصرف شهر یا روستا اغلب از صدای جیغ و داد زنان الهام گرفته شده است

جمله سازی با غارت

وگر غارت و کشتنت بود رای همه روم گشتند بی‌دست و پای
عشق آمد و عقل کرد غارت ای دل تو بجان بر این بشارت
غوری‌یی تند را اشارت کرد تا مرا نیز خانه غارت کرد