عیالی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با عیالی
از بهر مال قارون چون گنج در زمین شد بر چرخ چارم آمد عیسی ز بی عیالی
دنیا چو رهی پیش من عیال است تو پیش یکی چون رهی عیالی
اندر همه آفاق یکی فاضل نبود کو بر کف راد تو نباشد چو عیالی
از همت او هیچ عجب نیست گر آید از همت او شوئی و از چرخ عیالی
همه خلق بر این شاه و بدین ملک عیالند بتقدیر جهانی وبی اندازه عیالی
جهان کدخدائی که از عقل وجودش همی داشت خواهد جهان چون عیالی