عنفوان به معنای آغاز و نخستین مرحله از هر چیز، به ویژه جوانی و زیبایی آن است. این واژه از ریشه عفو به معنای خالص و برگزیده و همچنین از ریشه عنف به معنای عدم رفق و مدارا بهوجود آمده است. در واقع، این واژه به ما میگوید که آغاز جوانی، مرحلهای است که اغلب با انرژی و سرزندگی همراه است و در عین حال ممکن است فاقد آرامش و لطافت باشد. این مفهوم نشان دهنده قدرت و شگفتی های ابتدایی جوانی است، زمانی که فرد در اوج شور و شوق قرار دارد و هنوز به آرامش و پختگی کامل نرسیده است. در مجموع، عنفوان به حس و حال اولیه و شاداب جوانی اشاره دارد که با ویژگی های خاص خود، یادآور لحظات زیبای آغازین زندگی است.
عنفوان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. اول هر چیز.
۳. اول خوبی چیزی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - اول جوانی اول شباب ۲ - اول هر چیز.
ویکی واژه
اول هر چیز.
جملاتی از کلمه عنفوان
و لشکری از بهار و تابستان برخورداری تمام یافتند از عمرِ خویش؛ و چون مهرِگان درآمد و عَصیر در رسید و شاهسِفَرْم و حَماحِم و اُقحُوان در دم شد، انصاف از نعیمِ جوانی بستدند و داد از عنفوانِ شباب بدادند.