عسلی

عسلی

منسوب به عسل

این واژه به هر چیزی اشاره دارد که به عسل مربوط می‌شود یا ویژگی‌های خاص آن را داراست. برای مثال، طعم یا بوی عسل می‌تواند به عنوان ویژگی‌های منسوب به عسل شناخته شود. عسل به عنوان یک ماده طبیعی و شیرین، دارای طعم و عطری است که به راحتی قابل شناسایی است و به همین دلیل در بسیاری از غذاها و نوشیدنی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین، ویژگی‌های درمانی و تغذیه‌ای عسل نیز به عنوان منبعی از انرژی و مواد مغذی در فرهنگ‌های مختلف مورد تقدیر قرار می‌گیرد.

به رنگ عسل یا شبیه عسل

در اینجا، اصطلاح «عسلی» به رنگی اشاره دارد که شبیه به رنگ عسل است. این رنگ گرم و ملایم، در طیف‌های زرد تا قهوه‌ای موجود است و می‌تواند در توصیف اشیاء، لباس‌ها یا مواد دیگر به کار رود. استفاده از این رنگ در طراحی داخلی و مد، به ایجاد حس گرما و صمیمیت در فضا کمک می‌کند و به دلیل شباهت به رنگ عسل، احساس آرامش و خوشایندی را منتقل می‌نماید.

میز کوچک چهارپایه

عسلی به نوعی میز کوچک چهارپایه اشاره دارد که در کنار یا جلو مبل قرار می‌گیرد. این میزها به عنوان میزهای قهوه یا میزهای پذیرایی استفاده می‌شوند و به دکوراسیون داخلی فضا کمک می‌کنند. با طراحی‌های متنوع و اندازه‌های مختلف، میزهای عسلی قابلیت تطبیق با سبک‌های مختلف دکوراسیون را دارند و به عنوان یک عنصر کاربردی و زیبا در هر خانه‌ای شناخته می‌شوند. این میزها معمولاً برای قرار دادن نوشیدنی‌ها، کتاب‌ها یا دکوری‌ها به کار می‌روند و فضای نشیمن را دلپذیرتر می‌سازند.

عسلی یا زُنّار

این اصطلاح به تکه‌ای پارچه به رنگ زرد، مشابه رنگ عسل، اشاره دارد که غیرمسلمانان، به ویژه یهودیان، به لباس خود می‌دوختند. این تکه پارچه به شانه بالاپوش ذمّی‌ها وصله می‌شد تا در نگاه اول افتراق آن‌ها از مسلمانان مشخص شود. این عمل به عنوان یک نشانه اجتماعی و فرهنگی در جوامع مختلف شناخته می‌شد و هدف آن ایجاد تمایز میان گروه‌های مختلف بود. استفاده از زُنّار به عنوان یک علامت، نشان‌دهنده محدودیت‌های اجتماعی و مذهبی در آن زمان بوده و در تاریخ نیز به عنوان نمادی از هویت و تفاوت‌های فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

عسلی. [ ع َ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عسل. رجوع به عسل شود. || شبیه به عسل. ( فرهنگ فارسی معین ). چون عسل.
- تخم مرغ عسلی؛ تخم مرغ که اندکی پخته باشند تا سفیده و زرده آن به قوام آمده باشد. رجوع به تخم مرغ شود.

فرهنگ معین

(عَ سَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) ۱ - به رنگ عسل. ۲ - پارچة زردی که یهودی ها برای مشخص بودن از مسلمانان بر شانة لباس خود می دوختند. ۳ - میز کوچک.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی آنچه به رنگ عسل یا شبیه عسل است.
۲. (اسم ) پارچۀ زردرنگی که در قدیم یهودیان برای امتیاز از مسلمانان بر شانۀ لباس خود می دوختند، زردپاره، پاره زرد، جهودانه.
۳. (اسم، صفت ) میز کوچک چهارپایه که معمولاً کنار یا جلو مبل می گذارند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به عسل ۱ - شبیه به عسل ۲ - رنگ عسل. یا پشم عسلی. پشم زرد فام و همرنگ عسل. ۳ - پارچه زردی که اهل ذمه ( مخصوصا یهودان ) جهت امتیاز بر دوش جامه می دوختند. ۴ - میز کوچک. ۵ - تخم مرغ عسلی.
نام او شکری بن علی بن محمد بن عبدالکریم بن طالب عسلی است که از زعمای نهضت جدید عرب و از شهیدان راه آزادی بوده است وی بسال ۱۲۸۵ قمری در دمشق متولد شد و از مدارس آنجا و آستانه فارغ التحصیل گشت سپس به نمایندگی مجلس شورای عثمانی از طرف مردم دمشق انتخاب شد

دانشنامه عمومی

عسلی (سرده). عسلی ( نام علمی: Cerinthe ) نام یک سرده از تیره گاوزبانیان است.

جملاتی از کلمه عسلی

علم از دوش بنه ور عسلی فرماید شرط آزادگی آن است که بر دوش کنی
گاه می‌دوخت یکی را به کتف بر عسلی گاه می‌بست یکی را به میان بر زنار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم