شیدایی به معنای حالت شدید عشق، شور و شوق، یا دیوانگی به دلیل محبت و علاقه است. این واژه در ادبیات و شعر برای توصیف احساسات عمیق و پرشور عاشقانه به کار میرود و میتواند به حالتی اشاره داشته باشد که فرد به خاطر عشق، از خود بیخود شده یا دچار نوعی جنون محبت میشود.
جنبههای مختلف
شیدایی به شدت احساس عاشقانه اشاره دارد که ممکن است فرد را به رفتارهایی غیرعادی وادار کند. این حالت میتواند شامل اشتیاق شدید، آرزوی بودن در کنار معشوق و فداکاری برای او باشد. در برخی موارد، این حالت به معنای نوعی دیوانگی یا از خود بیخود شدن به خاطر عشق نیز است. در ادبیات و شعر، این مفهوم به طور زیبا و هنرمندانه توصیف شده است.
در روانشناسی
شیدایی (یا هیپومانیا) به حالتی از تغییرات خلق و خو اشاره دارد که با انرژی بالا، فعالیتهای زیاد، و احساس خوشحالی و شوق شدید همراه است. این حالت ممکن است در طی اختلال دوقطبی (بایپولار) مشاهده شود. شیدایی به عنوان یک مرحلهی بالای خلق و خو در این اختلال شناخته میشود.
افراد در این حالت ممکن است احساس خوشحالی و شادابی غیرعادی داشته باشند. این احساس میتواند به شدت بالا باشد و فرد را در معرض خطر رفتارهای غیرمعمول قرار دهد.
شیدایی. [ ش َ / ش ِ ] ( حامص )دیوانگی. ( آنندراج ) ( یادداشت مؤلف ). صفت شیدا. جنون. ( یادداشت مؤلف ). آشفتگی. ( آنندراج )
۱ - آشفتگی شیفتگی. ۲ - دیوانگی. ۳ - عاشقی.
شیدایی یا مانیا ( به انگلیسی: mania ) عکس حالت افسردگی است. در شیدایی خُلق[ واژه نامه ۱] و انرژی بیمار بسیار بالاست. تظاهرهای اصلی مانیا عبارت اند از نشاط زدگی، [ واژه نامه ۲] تحریک پذیری، فعالیت بیش از حد و خودبزرگ بینی[ واژه نامه ۳] خلق بالا به صورت شادی، خوش بینی افراطی[ واژه نامه ۴] بیقراری حرکتی، اشکال در تمرکز، برنامه ریزی های بلندپروازانه و خوشحالی سرایت کننده تظاهر می کند. ممکن است خُلق بیمار در طول روز تغییر کند، مثلاً صبح مانیک ( maniac ) و شب افسرده باشد، هرچند که مانند افسردگی شدید تغییرات منظمی ندارد.
مِینیا به دلیل دارو ( مانند فنیل پروپانول امین ) یا تومورهای مغزی نیز به وجود می آید، ولی اغلب به عنوان دوره ای از اختلال دوقطبی[ واژه نامه ۵] شناخته می شود. در این بیماری حملات دوره ای مِینیا و افسردگی دیده می شود.
خوش بینی، شادی یا هیجان زیاد را همه انسان ها در زندگی شان تابع عواملی تجربه می کنند اما شکل بیمارگونهٔ چنین علایمی «شیدایی» را در ما شکل می دهد و در مقابل زمانی که احساس بدبینی و درماندگی می کنیم، هیجان رفتار ما بیانگر «افسردگی» است و نسبت به انتظارهای خود و هرآنچه که پیرامون خود می بینیم، بی علاقه و غمگین می شویم. در افسردگی همانند یک «سرماخوردگی روانی»، انرژی آزاد فروکش کرده است. اما در شیدایی، افراد بسیار تلقین پذیر می شوند، پیشنهادهای دیگران را به راحتی می پذیرند و با ساده دلی رفتار می کنند. فردی که در حالت شیدایی است، تصویر درستی از موقعیت واقعی ندارد مثلاً ممکن است درست در زمانی که او را از کار برکنار کرده اند به خریدهای غیرضروری پرهزینه روی آورد. همچنین قضاوت قاطعانه ای دربارهٔ دیگران دارد مثلاً اطرافیان خود را به دو گروه خیلی خوب و خیلی بد تقسیم می کند و همه چیز را سیاه و سفید می بیند. به عبارتی فردی که صبح خیلی بد بوده است، ناگهان عصر همان روز در گروه خیلی خوب قرار می گیرد که علت آن برخی اختلالات در زیست شیمیایی مغز و اعصاب است. افراد افسرده نیز اطرافیان خود را به دو گروه سیاه و سفید تقسیم می کنند، اما آن ها به سادگی شناخت خود را دربارهٔ دیگران تغییر نمی دهند و همیشه در ذهنشان مردمانی خوب و مردمان دیگر بد می مانند. در شیدایی با وجود پُرکاری فرد در انجام کارها، نمی توان به آسانی تمرکز کرد و کارها را به انتها رساند و در این معنی، انرژی آزاد هدر می رود. اگر چه افراد شیدا به دلیل انرژی آزاد افزایش یافته، دچار «پرش افکار»، افکار مسابقه ای و درهم ریختگی تصاویر هیجان رفتاری هستند.