شهد

شهد

برای تهیه شهد زعفرانی سنتی، ابتدا زعفران را در هاون کوبیده و با کمی آب گرم مخلوط کنید تا عطر و رنگ آن آزاد شود. سپس در یک قابلمه، یک لیوان آب و یک لیوان شکر را با هم مخلوط کرده و روی حرارت ملایم قرار دهید. هم بزنید تا شکر کاملاً حل شود. پس از حل شدن شکر، مخلوط زعفران را به قابلمه اضافه کنید و اجازه دهید به جوش بیاید. اگر تمایل دارید، می‌توانید یک قاشق غذاخوری گلاب و یک عدد لیمو عمانی را نیز در این مرحله به مواد اضافه کنید.

شهد را به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی حرارت ملایم بپزید تا غلیظ شود. در این مرحله، می‌توانید غلظت مورد نظر خود را بررسی کنید. پس از اینکه به غلظت دلخواه رسید، آن را از روی حرارت بردارید و بگذارید تا سرد شود. سپس آن را در یک شیشه تمیز و خشک بریزید و در یخچال نگهداری کنید. این شهد زعفرانی خوشمزه و معطر می‌تواند به عنوان شیرین‌کننده در دسرها، نوشیدنی‌ها یا به عنوان طعم‌دهنده به غذاها استفاده شود.

لغت نامه دهخدا

شهد.[ ش َ ] ( ع اِ ) انگبین با موم. ج، شِهاد. ( منتهی الارب ). ابومنصور. ( السامی فی الاسامی ) ( مهذب الاسماء ). عسل که هنوز در موم باشد. ( از بحر الجواهر ). انگبین ناپالوده. ( مهذب الاسماء ). انگبین سپید. ( زمخشری ). انگبین. ( دهار ). انگبین است و بعربی عسل گویند. ( برهان ).عسل تا آنگاه که به موم آمیخته است و مصفی نشده. ( یادداشت مؤلف ). انگبین با موم. شهدة اخص است از آن وبا لفظ ریختن مستعمل است. ( آنندراج ). ابواللیث گوید: عرب عسل را مادامی که موم از او جدا نکرده باشد شهد گوید و محمدبن سلام گوید: اهل عالیه از بلاد شام زهررا سُم و شَهْد را شُهْد گویند و بنی تمیم سَم و شَهْد گویند. 

فرهنگ معین

(شَ ) [ ع. ] (اِ. ) ۱ - عسل. ۲ - شیرینی.

فرهنگ عمید

عسل، انگبین.

فرهنگ فارسی

عسل، انگبین، شهاد
( اسم ) ۱ - انگبین عسل. ۲ - شیرینی.
نام ناحیه ای یا رودی و یا به تعبیر قدما دریایی است.

فرهنگ اسم ها

اسم: شهد (دختر) (عربی) (تلفظ: šahd) (فارسی: شهد) (انگلیسی: shahd)
معنی: ماده ی قندی مذاب یا مایع، عسل، شیرینی، عصاره ی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است، ( در قدیم ) ( به مجاز ) هر چیز دلپذیر و مطبوع

فرهنگستان زبان و ادب

{nectar} [زیست شناسی- علوم گیاهی] مادۀ شیرینی که از غده های خاصی در برخی از اندام های گیاهان ترشح می شود
شهد
شهد
شهد

جملاتی از کلمه شهد

گرچه تلخی می کشد از شوربختی در جهان شعر شیرین خوشش از شهد خوشتر آفرید
یاد لب تو گر برود بر زبان کلک گردد مدام شهد و قلم نیشکر شود
خانه پر شهد چو گردد مگس آواره شود آفت خواجه مغرور، هم از مال خودست
به جان گر می دهد از خال لعلش بوسه ای بستان که هندو بچه ارزان می فروشد شهد ناب امشب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم