شعله ور

شعله ور

لغت نامه دهخدا

شعله ور. [ ش ُ ل َ / ل ِ وَ ] ( ص مرکب ) شعله خیز. ( ناظم الاطباء ). آنچه زبانه زند. چیزی که آتش در آن درگرفته باشد. شعله زن. مشتعل. ( فرهنگ فارسی معین ). ملتهب. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به شعله خیز شود.
- شعله ور شدن؛ زبانه کشیدن. گر زدن. مشتعل شدن. افروختن. شعله ور گردیدن. التهاب. گرازه کشیدن.( یادداشت مؤلف ). رجوع به ترکیب شعله ور گردیدن شود.
- شعله ور گردیدن؛ شعله ور شدن. آتش گرفتن. اَلو گرفتن:
ار خس و خاشاک گردد پیش آتش شعله ور
چوب گل کی میتواند ساختن عاقل مرا.صائب تبریزی ( از آنندراج ).شعله ور گردد ترابر سر درفش برق تاب
جلوه گر گردد ترا بر کف سحاب شعله بار.شعله اصفهانی.و رجوع به ترکیب شعله ور شدن شود.

فرهنگ معین

( ~. وَ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) چیزی که آتش در آن گرفته باشد، مشتعل.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی آتش زبانه دار.
۲. ویژگی چیزی که آتش در آن در گرفته باشد، شعله خیز، شعله دار، شعله زن، شعله ناک.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن چه زبانه زند چیزی که آتش در آن در گرفته باشد شعله زن مشتعل.

دانشنامه عمومی

شعله ور (مجموعه تلویزیونی). شعله ور ( به ترکی استانبولی: Alev Alev ) مجموعه تلویزیونی ساخت کشور ترکیه است. این مجموعه که روایت گر زندگی سه زن از دنیاهای مختلف است. دمت اوگار، هازار ارگچلو و دیلان چیچک دنیز از بازیگران اصلی این مجموعه هستند. این مجموعه از ۵ نوامبر ۲۰۲۰ در شبکهٔ شو تی وی پخش شد و در ۲۷ مه ۲۰۲۱ به پایان رسید.
نقش های اصلی

ویکی واژه

چیزی که آتش در آن گرفته باشد، مشتعل.

جمله سازی با شعله ور

آتش آسوده می گردد ز دامن شعله ور اشتیاق من فزون از نامه و پیغام شد
نه زان سان شعله ور شد آتش بیتابیم از دل که لعل آبدار او تواند کرد خاموشم
زتاب باده هر گه شعله ور شد شمع رخسارت در آن چشمیکه حیران تو گردید اشک اخگر شد
گهی اشک دیده ات را چو سحاب قطره زن جو گهی آه سینه ات را چو شهاب شعله ور کن
روی صراحی جلوه گر از عکس آبی شعله ور این ماهی سیمین نگر طبع سمندر یافته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز