سوفار

کلمه سوفار در زبان فارسی به معنای نوعی کاسه یا ظرف است و در برخی لهجه‌ها به معنای دوست یا رفیق نیز به کار می‌رود. املای صحیح این کلمه به این شکل است و توجه به حروف و ترتیب آنها اهمیت زیادی دارد. در نوشتن کلمات، باید از حروف فارسی به درستی استفاده کرد و حروفی مانند و و ف باید به شکل صحیح به کار روند. هنگام نگارش متنی که شامل این کلمه است، رعایت نکات نگارشی ضروری است؛ به عنوان مثال، فاصله‌ها، نقطه‌گذاری و استفاده از حروف بزرگ در ابتدای جملات. این جمله نشان‌دهنده استفاده صحیح از کلمه در متن است.

لغت نامه دهخدا

سوفار.( اِ ) دهان تیر که چله کمان را در آن بند کنند. ( آنندراج ). دهانه تیر. ( شرفنامه ). دهان تیر و آن جایی باشد از تیر چله کمان را در آن بند کنند. ( برهان ): بهرام تیری بمیان دو چشمش اندرزد، چنانکه تا سوفار در سرفیل شد. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی )

فرهنگ معین

(اِ. ) ظرف گِلی، کاسه، کوزه.
(اِ. ) ۱ - سوراخ سوراخ شدن. ۲ - بخش انتهایی تیر که در چلُة کمان گذاشته می شود.

فرهنگ عمید

۱. بن چوبۀ تیر که در چلۀ کمان گذاشته می شود: تا به سوفار در زمین شد غرق / پیش تیری چنان چه درع و چه درق (نظامی۴: ۵۷۲ ) نظر کن چو سوفار داری به شست / نه آنگه که پرتاب کردی ز دست (سعدی۱: ۴۶ ).
۲. سوراخ به ویژه سوراخ سوزن
۱. کاسه و کوزۀ گلی.
۲. ظرف گلی که در کوره پخته شده باشد.

فرهنگ فارسی

کاسه وکوزه گلی، ظرف گلی که درکوره پخته شده باشد، سوراخ، سوراخ سوزن، بن چوبه تیر، چله کمان
۱ - سوراخ ( مصلقا ). ۲ - سوراخ سوزن ( خصوصا ). ۳ - دهانه تیر که چله کمان را در آن بند کنند.
دهان تیر که چله کمان را در آن بند کنند دهانه تیر ظروف گلی است و آن بحذف واو نیز آمده که سفال باشد سوراخ سوزن

فرهنگستان زبان و ادب

{nock} [ورزش] شکافی در انتهای تیر که زه در آن قرار می گیرد

ویکی واژه

ظرف گِلی، کاسه، کوزه.
سوراخ سوراخ شدن.
بخش انتهایی تیر که در چلُة کمان گذاشته می‌شود.

جملاتی از کلمه سوفار

تیری است که در رفتن سوفارش به پیش است هر چند که هر تیر سپس دارد سوفار
عشرتم راگریه خونین بود در آستین بوی خون گل می کند ازخنده ام سوفاروار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم