سُهیل که در زبان یونانی به نام کانوپوس شناخته میشود، ستارهای با درجه آلفا در صورت فلکی سفینه است. این ستاره به عنوان یکی از درخشانترین اجرام آسمانی پس از شعرای یمانی به شمار میرود. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این ستاره عدم دیده شدن آن در مکانهایی است که عرض جغرافیایی آنها بیش از ۳۷ درجه شمالی باشد. به همین دلیل، در مناطق اسلامی و شمالی کمتر مشاهده میشود. این پدیده به نوعی در فرهنگ عامه به صورت کنایهای با عبارت ستارۀ سهیل شدن شناخته میشود. از این رو، این کلمه نمادی از درخشندگی و دوری از دسترس برای افرادی است که در عرضهای جغرافیایی بالا زندگی میکنند. در واقع، این ستاره نه تنها به عنوان یک نقطه مرجع در آسمان، بلکه به عنوان نمادی از زیبایی و نادر بودن در فرهنگها و باورهای مختلف نیز مطرح است.
سهیل
لغت نامه دهخدا
سهیل. [ س ُ هََ ] ( اِخ ) ستاره ای است که در طلوع آن فواکه رسیده شوند و گرما به آخر رسد.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ستاره ای است روشن در جانب جنوب، اهل یمن اول بینند آنرا. ( مهذب الاسماء ). ستاره ای است روشن. ( دهار ). ستاره ای است معروف. ( آنندراج ) ( غیاث ). اگست. پرک. ( ناظم الاطباء )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ابن عمرو بن عبد شمس از بنی عامر ازلوی خطیب قریش و یکی از بزرگان دوره جاهلیت بود
فرهنگ اسم ها
معنی: نام ستاره ای درخشان، ( اَعلام ) روشن ترین ستاره ی صورت فلکیِ کشتی ( سفینه ) و دومین ستاره ی درخشان آسمان، که در نواحی جنوبی ایران در مواقع محدودی از سال مشاهده می شود، ( عربی ) روشن ترین ستاره ی صورت فلکی کشتی، روشنترین ستاره صورت فلکی سفینه
جملاتی از کلمه سهیل
آن طفل که بود مه طفیلش غیرت ده خور رخ سهیلش
خورشید با سهیل عروسی کند همی کز بامداد کِلّهٔ مصقول بر کشید
جزعت ز جزع گهر نشان بود رویت بسهیل و کهکشان بود