زراعتی

لغت نامه دهخدا

زراعتی. [ زِ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب به زراعت: زمینهای زراعتی. در تداول زَراعَتی تلفظ شود. بقاعده عربی منسوب به زراعت «زراعی » آید، ولی در فارسی زراعتی به قیاس اباحتی و ملامتی جایز است. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به زراعت: زمینهای زراعتی. توضیح: ۱ - بقاعده عربی منسوب به زراعت [[ زراعی ]] آید ولی در فارسی زراعتی به قیاس اباحتی و ملامتی جایز است.
منسوب بزراعت زمین زراعتی

جمله سازی با زراعتی

جوزجان باداشتن کشتزارهای وسیع زراعتی در شمال کشور یکی از ولایاتی زراعتی افغانستان محسوب می‌گردد که هفتاد درصد مردم آن مصروف مالداری و زراعت اند. درمربوطات این ولایت بیش از ۲۱۵ هزار هکتار زمین زراعتی وجود دارد، از اینکه این ولایت منابع آبی ثابت ندارد، قسمت اعظم این زمین‌ها بدون کشت باقی می‌ماند.
میترا پس از بازگشت به هند، استادی در اقتصاد را در مؤسسه مدیریت کلکته هند که جدیداً تأسیس شده بود، پذیرفت. او مشاور ارشد اقتصادی و بعداً رئیس کمیسیون قیمت‌های زراعتی در دولت هند شد. او از سال ۱۹۷۷–۸۷ میلادی وزیر مالیه بنگال غربی بود. در اواسط دهه ۱۹۹۰ او عضو راجیا سابها شده و رئیس کمیته دائمی پارلمان در صنعت و تجارت بود.
در این روستا مزارع نخیل و نخلستان‌های وسیعی وجود داشته‌است. آب زیر زمینی اش شیرین است و محصول های زراعتی فراوانی مانند: جو و گندم، و عدس و لوبیا، و نخود، و غله کشت می‌شود، همچنین در حدود ۶۰۰ اصله نخل دیم داشته‌است که از ثمر آن مرغوب‌ترین انواع خرما در منطقه بدست می‌آمده‌است.
فارم تحقیقات زراعتی ششم باغ در ولسوالی بهسود ولایت ننگرهار، برای دانشجویان رشته‌ای زراعت و باغداران به عنوان آموزشگاه تحقیقاتی محل مهم پژوهشی شمار می‌رود. این فارم کمی دورتر از شهر جلال‌آباد و در ولسوالی بهسود، محل سبز دارای میوه‌های رنگارنگ قرار گرفته‌است.
تخار از جملهٔ ولایات زراعتی و سرسبز بوده، در حدود ۴۰۰ کیلومتری کابل واقع است و از جمله ولایات درجه دوم محسوب می‌شود. اقلیم این ولایت در تابستان نسبتاً گرم و در زمستان سرد است. حرارت در فصل زمستان تا منفی ۲۱ الی ۲۹ درجه و گرمای آن در فصل تابستان از ۳۵ الی ۴۰ درجه می‌رسد.