دانگان

فرهنگستان زبان و ادب

{granum} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ستونی از ریزکیسه های موجود در سبزدیسه که همانند سکه های روی هم قرارگرفته است

ویکی واژه

ستونی از ریزکیسه‏های موجود در سبزدیسه که همانند سکه‏‌های روی‏هم‏قرارگرفته است.

جمله سازی با دانگان

ای چشم تو چون نرگسی شد خواب در چشمم خسی بیدار می‌بینم بسی لیک از پی دانگانه‌ای
شدند آن بزرگان و دانندگان سواران جنگی و مردانگان
چنین داد پاسخ به فرزانگان بدان نامداران و مردانگان
اژدهایی چون ستون خانه‌ای می‌کشیدش از پی دانگانه‌ای
ای در جوال عشوه علی‌وار ناشده از حرص دانگانه به گفتار روزگار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تخمین زمان فال تخمین زمان