بازیگر، هنرپیشه یا آکتور به فردی اطلاق میشود که بهطور حرفهای نقشهایی را در نمایشها، تئاترها، سینما و تلویزیون ایفا میکند. این اصطلاح بیشتر به کسانی نسبت داده میشود که با استفاده از میمیک چهره و حرکات بدنی، نقش خود را به تصویر میکشند، هرچند که صداپیشهها و بازیگران در برنامههای رادیویی نیز ممکن است به عنوان آکتور شناخته شوند و میتوانند در زمینههای مختلفی از جمله تئاتر، فیلم، مجموعههای تلویزیونی و حتی آموزش دیگر بازیگران فعالیت کنند. همچنین، برخی از آنها به صداگذاری شخصیتهای کارتونی یا گویندگی در آگهیهای تلویزیونی نیز مشغول هستند. امروزه، هنرپیشه ها در بازیهای ویدئویی نیز نقشآفرینی میکنند که این کار با ثبت حرکات و صدای آنها و بازسازی دادههای رایانهای انجام میشود. مدرسان این حرفه معتقدند که رسالت آکتور انتقال پیامهای انسانی به مخاطبان است. در زبان فارسی، پیش از این به جای اصطلاحات بازیگر یا هنرپیشه، واژههای اکتور، آرتیست یا ارباب صنایع ظریفه به کار میرفت و واژه هنرپیشه به معنای کلی هنرمند بود.
بازیگر
لغت نامه دهخدا
بازیگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) بازی کننده. لَعِب ( منتهی الارب ) لَعّاب ( دهار ) سامد. قصّاف. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). لاعب. لاهی. ( دهار ). آنکه ببازیهای تفریحی و ورزش سرگرم شود. سرگرم کننده. مشغول کننده
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] حیله گر، نیرنگ باز.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - بازی کننده. ۲ - کسی که در تماشاخانه یا در فیلم بازی کند هنرپیشه.
فرهنگستان زبان و ادب
[هنرهای نمایشی] ← هنرپیشه
دانشنامه عمومی
در فارسی، پیشتر به جای اصطلاحات «بازیگر» یا «هنرپیشه»، واژه های «آکتور»، «آرتیست» یا «ارباب صنایع ظریفه» به کار می رفت و واژه «هنرپیشه» معنی کلی هنرمند را داشت ( نمونه از ناصرخسرو: هنرپیشه آن است کز فعل نیک، سر خویش را تاج، خود برنهد )، اما فرهنگستان زبان فارسی، «بازیگر» و «هنرپیشه» را برابر آکتور قرار داد.
مسئولیت انتخاب بازیگران را، تهیه کننده و کارگردان با مشارکت همدیگر انجام می دهند یا از فردی می خواهند که زیر نظر آن ها، بازیگران مناسب را انتخاب کند.
او کسی است که مسئولیت بازیگران را بر عهده دارد، نقششان را به آن ها تفهیم می کند و نقششان را با آن ها تمرین می کند و سر انجام، آن ها را برای بازی نهایی جلوی دوربین آماده می کند. برخی از کارگردان ها این کار را خودشان انجام می دهند، اما امروزه در فیلم سازی حرفه ای، معمولاً از شخصی که خود اشراف کامل به عرصه بازیگری دارد ( حتی گاهی از بازیگران مطرح )، استفاده می شود، تا این مسئولیت را به عهده گیرند و به نوعی بازیگران را کارگردانی کنند.
بازیگران اصلی: بازیگرانی که نقش های مهم فیلم را بر عهده دارند، به ویژه نقش های اول و دوم.
بازیگران نقش جزئی: نقش کوچکی در فیلم که معمولاً با ذکر یک یا دو جمله همراه است و همین آن را از نقش سیاهی لشکر که کلمه ای به زبان نمی آورد و معمولاً جزئی از جمعیت است، متمایز می کند.
بازیگر (فیلم ۱۹۲۸). بازیگر ( انگلیسی: The Actress ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی سیدنی فرانکلین است که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به نورما شیرر، اوون مور، لی مورن و ویرجینیا پیرسون اشاره کرد.
بازیگر (فیلم ۱۹۷۰). اشک و لبخند ( به هندی: Abhinetri ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۰ و به کارگردانی سوبده موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون شاشی کاپور، هما مالینی، نیروپا روی ایفای نقش کرده اند.
بازیگر (فیلم ۱۹۹۲). بازیگر ( انگلیسی: The Player ) فیلمی به کارگردانی رابرت آلتمن است که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد. فیلمنامه این کار را مایکل تالکین بر اساس رمانی با همین عنوان از خودش نوشته است. داستان فیلم در مورد مدیر یک استودیو فیلم در هالیوود است که فیلم نامه نویسی که گمان می کند وی را تهدید به مرگ می کند را به قتل می رساند.
• تیم رابینز - گریفین میل
• سینتیا استیونسون - بانی شرو
• پیتر گلگر - لری لوی
• بریون جیمز - جوئل لویسون
• وینسنت دن آفریو - دیوید کاهانی؟
• ووپی گلدبرگ - کارآگاه ایوری
• فرد وارد - والتر استاکل
• سیدنی پولاک - دیک ملون
• ریچارد ای گرانت - تاک اوکلی
• جف گلدبلوم - روکو
• جینا گرشان - ویتنی گرش
• برت رینولدز - خودش
• مالکوم مک داول - خودش
• الیوت گولد - خودش
• جولیا رابرتس - جولیا رابرتس
• بروس ویلیس - بروس ویلیس
• سوزان ساراندون - خودش
• دین استاکول - اندی سیولا
• دینا مریل - سلیا
بازیگر (فیلم ۱۹۹۳). بازیگر ( baazigar ) نام یک فیلم هندی در ژانر جنایی محصول سال ۱۹۹۳ به کارگردانی عباس - موستان است. این فیلم اولین فیلم شیلپا شتی و همچنین نخستین باری است که شاهرخ خان جایزه فیلم فیر برای بهترین بازیگر مرد را دریافت می کند. بازیگر، بازسازی فیلمی هالیوودی به نام بوسه پیش از مرگ محصول سال ۱۹۹۱ است.
مرد جوانی به نام آجی شرما ( شاهرخ خان ) در آن واحد با دو خواهر به نام های سیما ( شیلپا شتی ) و پریا ( کاجول ) رابطه دارد و خود را به نام آجی شرما ( اسم واقعی اش ) به سیما و ویکی ملهوترا ( هویت قلابی ) به پریا معرفی می کند و هر دو طرف را در بی خبری نگه می دارد. سیما به آجی علاقه مند شده و رابطه اش با او را مخفی نگه می دارد اما پس از اینکه پدرش تصمیم به ازدواج او می گیرد، تصمیم دارد با آجی فرار کند. آجی به او پیشنهاد می دهد که یک نامهٔ خودکشی بنویسد و سپس به دفتر ثبت بیاید تا مخفیانه ازدواج کنند. آجی، سیما را به بالای ساختمان برده واو را هل می دهد و سیما کشته می شود و همه فرض را بر این می گذارند که او خودکشی کرده است. آجی که واقعاً عاشق پریا شده، نمی تواند به او آسیب برساند. اما پریا که می دانست سیما خودکشی نکرده، تصمیم می گیرد به کمک دوستانش و یک بازرس پلیس به نام کاران سکسنا راز قتل خواهرش را بفهمد. راوی که یکی از دوستان سیما است، به پریا در مورد معشوق سیما می گوید و بعداً عکسی از آجی و سیما با هم پیدا می کند اما آجی او را هم می کشد و پریا و کاران فکر می کنند که او عاشق و قاتل سیما بوده است.
بعداً، آجی و پریا یکی از دوستان سیما به نام آنجلی را می بینند که او آجی را می شناسد اما آجی او را هم می کشد و جسدش را در رودخانه می اندازد. پریا و کاران می فهمند که قاتل هنوز زنده است. پدر پریا، شرکتش را به دست آجی می سپارد و به سفر می رود. پریا هم به وسیلهٔ یکی ازدوستان آجی، به هویت واقعی او مشکوک می شود. وقتی پدر پریا از سفر برمی گردد، با تعجب می بیند که آجی شرکت را بالا کشیده و با نام شرما آنجارا اداره می کند آجی با تحقیر چوپرا را بیرون می کند.
پریا عکسی از آجی دریکی از وسایل خواهرش پیدا می کند و متوجه هویت آجی می شود. پس آجی برای او تعریف می کند که چرا اینکار هارا کرده است. سال ها پیش پدر آجی صاحب شرکتی بوده که آجی از دست چوپرا بیرون کشید و چوپرا از آنجا اختلاس کرده و پدر آجی او را به زندان می اندازد. پس از پایان زندان، چوپرا پیش پدر آجی آمده و باالتماس درخواست بخشش می کند و پدر آجی به او اجازه می دهد به شرکت برگردد و پس از مدتی به او اعتماد می کند و هنگام رفتن به یک سفر شرکت را به چوپرا می سپارد اما او داروندار خانوادهٔ آجی را بالا می کشد و آن ها را از خانه شان بیرون می اندازند. خواهر کوچک آجی از تب می میرد و پدرش هنگام تلاش برای خرید دارو می میرد. مادر آجی در اثر این شوک ها طاقت نیاورده و عقلش را از دست می دهد و حتی پسر خودش را هم نمی شناسد.
دانشنامه آزاد فارسی
ایفاگر نقش یا نقش هایی در فیلم یا نمایش. در یونان باستان بازیگرانی که دیالوگ می گفتند از گروه کُر و آوازخوانان متمایز بودند، ولی در هندوستانو ژاپن قرون وسطا حرکات موزون، آواز و رقص توانایی اصلی بازیگر برشمرده می شدند. تسلّط بر صدا، حرکات بدن و چهره در اجرای نمایش های فاقد صورتکو نیز توانایی تجسم شخصیت ها و حالات عاطفی گوناگون از ملزومات بازیگری در همه دوره ها بوده اند.
یونان و روم در عصر کلاسیک. در یونان باستان، بازیگران نمایش های تراژیک جایگاه والای اجتماعی و تشکّل های صنفی نیز داشتند؛ برعکس بازیگران رومی جایگاه اجتماعی پایینی داشتند و از میان بردگان انتخاب می شدند. به علاوه سبک بازیگری یونانیان و رومیان متفاوت بود. نخستین تراژدی های یونانی بسیار رسمی بودند و با شکوه و عظمت ویژه ای اجرا می شدند؛ البته این سبک اجرا به تدریج واقع گرایانه تر شد؛ هرچند در روم نیز سبک تصنّعیو تئاتریرواج یافته بود زیرا بازیگران رومی مجبور بودند کارهای جذابی نشان دهند تا بتوانند با سرگرمی های هیجان انگیز آمفی تئاترها رقابت کنند.
قرون وسطا. با از میان رفتن تئاتر سازمان یافته، مقارن با فروپاشی امپراتوری روم، لال بازان و دیگر هنرمندان و بازیگران مجبور شدند با تکیه بر ابتکار و هنر سنّتی خود، روزگار بگذرانند. بازیگران نمایش های نیایشیقرون وسطا خود روحانیان بودند. هدف آنان سرگرم کردن نبود، بلکه بر اهمیت عاطفی و اعتقادی رویدادهای تاریخی کتاب مقدس تأکید داشتند. این روحانیان نقش بازیگر را فقط به این علت ایفا می کردند، که بر تشریفات کشیشی معمول خود جلوه های نمایشی بیافزایند؛ ولی نمایش های مصائب مسیحاروپای قرون وسطا ـ برخلاف نمایش های نیایشی، که فقط هدف آموزشی داشتند ـ آموزشی و سرگرم کننده نیز بودند. بازیگران این نمایش ها اعضای صنف های گوناگونی را تشکیل می دادند که برحسب شغل خود نقشی را در اجرای نمایش برعهده می گرفتند. این بازیگران موفق شدند در اجرا سبک نمایشی بی پیرایه تری را نشان دهند و هرچند آماتور بودند، در کار خود مهارت فراوان داشتند.
ظهور بازیگران حرفه ای در انگلستان. قرن ۱۵م شاهد ظهور بازیگران حرفه ای بود. بازیگرانی که با اجرای میان پرده هایی در تالارهای پذیرایی عهد تودورو نیز سفر به نقاط گوناگون، مهارت های سنّتی خود را به نمایش می گذاشتند. در ربع پایانی قرن ۱۶، چند گروه عمدۀ بازیگران حرفه ای در تماشاخانه های دایمی لندن متمرکز و مشغول فعالیت شدند. چنین می نماید که بازیگران روزگار شکسپیر بسیاری از سنّت های بازیگران میان پرده ها را ادامه دادند، با این تفاوت که سبکشان چندان رسمی نبود. در این دوره از رسمیت و تکلّف دورۀ پیشین کاسته شد. با این همه بازیگران عهد الیزابت، همچون هنرمندان قرون وسطا، به شیوه ای نقش ایفا می کردند که بیشتر یادآور نمایش های متصنّع شرقی تا واقع گرایی سنجیدۀ امروز بود.
سبک های فرانسوی. بازیگران نمایش های تراژدی، در تئاتر نئوکلاسیک فرانسه، اجرا و بیانی سبک پرداختهداشتند که درخور شکوه و عظمت این گونه نمایش ها بود. اما بازیگران نمایش های فارس همچنان از شیوه های سنّتی سود می جستند که عمدتاً تحت تأثیر روش های هنرمندان کمدیا دلارتهبود و به همان فنون خاص بدیهه پردازی، طرح های داستانی و شخصیت های قراردادی متکی بودند.
به سوی واقع گرایی. بازیگری پس از رنسانسبه تدریج شکلی واقع گرایانه به خود گرفت. آشکارترین تظاهرات این امر در تغییر طراحی صحنه و لباس روی داد. زنان که در روم باستان امکان بازیگری داشتند، در قرون وسطا و عهد الیزابت از حضور در صحنه های نمایش محروم شدند و این قانون تا قرن ۱۶ همچنان پابرجا بود. در قرن ۱۶ بازیگران زن حرفه ای نخست در ایتالیا و سپس در فرانسه دوباره بر صحنه نمایش ظاهر شدند؛ در انگلستان نیز با آغاز دورۀ بازگشتو بازگشایی تماشاخانه ها دوباره به بازیگری پرداختند. حضور مجدّد بازیگران زن موجب حذف پسران جوانی شد که ایفای نقش زنان را برعهده داشتند و این خود گامی مهم به سوی واقع گرایی بود. با این تغییرات، شیوۀ اجرا در قرن های ۱۸ و ۱۹، در قیاس با اجراهای امروزی، بسیار تصنعی و نامعقول می نمود. شهرت بازیگران بزرگ این دوره، نظیر دیوید کریگ، ادموند کین، هنری اِروینگو سارا برنار، بیشتر محصول استادی ایشان در تجسّم عواطف پرشوری بود که از شخصیت های جذاب خود آن ها سرچشمه می گرفت. ناتورالیسمواکنشی بود به نمایش های ملودرام که در بیان احساسات و عواطف مبالغه می کردند. همچنین در شکل گیری فن بازیگری جدید کمک بسزایی کرد.
سبک های مدرن غربی. در تئاتر تجاری معاصر، ناتورالیسم هنوز هم رایج است؛ بدین ترتیب که بازیگران برای طبیعی جلوه دادن رفتارهای خود بر روی صحنه تئاتر، بسیار تمرین و مطالعه می کنند؛ در عین حال دربرابر ناتورالیسم غالب در تئاتر قرن ۲۰، نیز واکنش های گوناگونی بروز کرده است، ازجمله جنبش فراگیر «تئاترگرایی»؛ شگردهای بسیار متصنّع اکسپرسیونیسم؛ کارها و نظریات آنتونن آرتوو پیتر بروککه بازگشتی به سبک های بدوی و قراردادهای تئاتر شرق بود؛ و بالاخره کارهای برتولت برشتکه در آن ها آگاهانه از درگیری عاطفی تماشاچی با نمایش پرهیز می کرد.
جملاتی از کلمه بازیگر
فلک بازیگرست و تو چو طفلی که مغرور خیال علو و سفلی
و آن ستمگاره دیو بازیگر هر زمانی بازیی نمود دگر
برانگیخت باره نریمان گرد به بازیگری دست ناورد برد