امیرنشین

لغت نامه دهخدا

امیرنشین. [ اَ ن ِ ] ( اِ مرکب ) مرکز حکومت امیر. شهری که امیر در آنجا حکومت میکند.

فرهنگ فارسی

مرکز حکومت امیر

فرهنگستان زبان و ادب

{emirate} [باستان شناسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل] کشوری که یک امیر بر آن حکومت می کند متـ. شیخ نشین sheikhdom

ویکی واژه

کشوری که یک امیر بر آن حکومت می‌کند

جمله سازی با امیرنشین

دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه طهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس کوچاند.
شهر «ابوظبی» پایتخت کشور امارات متحدهٔ عربی است و در سال ۲۰۰۹ با پیشی گرفتن از نیویورک و پاریس به عنوان دومین شهر گران جهان برای مسافران اعلام شد. ابوظبی در سال ۲۰۰۸ پنجمین شهر گران جهان محسوب می‌شد که یکی از هفت امیرنشین (امارت) می‌باشد: ابوظبی، دبی، شارجه، عجمان، ام‌القوین، رأس‌الخیمه، فجیره.
اخسیکت نامی است با ریشهٔ سغدی که در فرهنگ سغدی به شهر سبز همسان شده‌است. برخی پژوهشگران، این واژه را دارای دو بخش اخشی و کت دانسته‌اند و گفته‌اند که بخش نخست واژه‌ای سغدی که از اخشید به معنای سرور گرفته شده‌است و خود ریشه‌ای اوستایی از واژهٔ خشته به معنای توانا دارد و بخش دوم نیز در زبان سغدی، به معنای امیرنشین یا شاه‌نشین می‌دهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ستارگان یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز