تنشزدایی به فرآیند کاهش تشنجهای سیاسی و عادیسازی روابط میان کشورها اطلاق میشود. نمونهٔ بارز این روند در اواخر دورۀ جنگ سرد (۱۹۸۹–۱۹۹۰) قابل مشاهده است. این اصطلاح نخستین بار در دهۀ ۱۹۷۰ میلادی برای توصیف بهبود مناسبات ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بهکار رفت. این تحول به افزایش مبادلات شرق و غرب در قالب توافقهای تجاری و فرهنگی انجامید و حتی زمینهساز ازسرگیری روابط آمریکا با چین کمونیست شد.
علل اصلی شکلگیری تنشزدایی را میتوان در بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ جستجو کرد. این واقعه که به رویارویی مستقیم دو ابرقدرت بر سر استقرار موشکهای شوروی در نزدیکی خاک آمریکا انجامید، موجب درک مشترک از خطر تبدیل جنگ سرد به رویارویی تمامعمد گردید. از سوی دیگر، هزینههای فزاینده نظامی بهویژه برای شوروی و خاتمۀ دوران استالین در ۱۹۵۳، بسترهای لازم برای گفتوگو و اعتمادسازی را فراهم آورد. همچنین، بهبود تدریجی روابط آمریکا و چین و شکاف فزاینده میان چین و شوروی در دهۀ ۱۹۶۰، انگیزۀ بیشتری برای مسکو در جهت عادیسازی رابطه با واشنگتن ایجاد کرد.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، نخستین گامهای عملی تنشزدایی در حوزۀ کنترل تسلیحات برداشته شد. امضای پیمان منع آزمایشهای هستهای (۱۹۶۳)، عهدنامۀ منع گسترش سلاحهای هستهای (۱۹۶۸) و برگزاری دور نخست مذاکرات محدودسازی تسلیحات استراتژیک در ۱۹۶۹ از جمله این اقدامات بودند. همچنین، ایجاد خط تلفن مستقیم مسکو واشنگتن (۱۹۶۳) و سفرهای متقابل رؤسای دو کشور از جمله دیدار ریچارد نیکسون از مسکو در ۱۹۷۲ و سفر لئونید برژنف به آمریکا در ۱۹۷۳ به تقویت اعتماد دوجانبه کمک شایانی کرد. با این حال، این دورۀ همکاری با تشدید دوبادۀ رقابتها در دهۀ ۱۹۸۰ به پایان رسید و نشان داد که علیرغم دستاوردهای چشمگیر، ریشههای اختلاف دو قدرت کماکان پابرجا باقی مانده است.