اشاعه

اشاعه به معنای گستردن، پخش کردن، منتشر ساختن یا فراگیر کردن چیزی در میان مردم یا جامعه است. این واژه درباره انتشار اخبار، افکار، فرهنگ، بیماری‌ها یا هر نوع اطلاعات و پدیده‌ای به کار می‌رود که به صورت وسیع بین افراد یا گروه‌ها پخش می‌شود.

انتشار و گسترش وسیع: این کلمه به فرایند انتقال و پراکندگی چیزی از یک نقطه یا گروه محدود به جمعیت یا جامعه وسیع‌تر گفته می‌شود. این می‌تواند شامل اشاعه خبر، فرهنگ، بیماری یا حتی فساد باشد.

جنبه مثبت یا منفی: این اصطلاح می‌تواند جنبه مثبت داشته باشد، مانند اشاعه علم و دانش، یا جنبه منفی، مانند اشاعه شایعه و فساد. بنابراین، مفهوم آن بسته به نوع چیزی که منتشر می‌شود، می‌تواند متفاوت باشد.

کاربرد در زمینه‌های مختلف: این واژه در حوزه‌های مختلفی به کار می‌رود؛ مثلاً در رسانه‌ها برای انتشار اخبار، در پزشکی برای گسترش بیماری‌ها، در فرهنگ برای فراگیر کردن آداب و رسوم، یا در سیاست و اجتماع برای پخش ایده‌ها و اطلاعات.

لغت نامه دهخدا

( اشاعة ) اشاعة. [ اِ ع َ ] ( ع مص ) اشاعه. اشاعت. تابع دیار گردانیدن چیزی را: اشاعکم السلام و بالسلام؛ سلامت را پیرو دیار شما گرداند. ( منتهی الارب ). || بانگ کردن شتران را و زجر کردن تا برگردند: اشاع بالابل. ( منتهی الارب ). || آشکارا کردن. ( غیاث ). فاش و آشکار کردن خبر و جز آن: اشعته و اشعت به؛ ای اذعته و اظهرته. ( منتهی الارب ): و هر راز که ثالثی در آن محرم نشود، هرآینه از اشاعت مصون ماند. ( کلیله و دمنه ). اشاعه فحشاء. || پریشان و باربار انداختن شتر ماده بول را: اشاعت الناقة ببولها؛ اذا رمته متفرقاً. ( منتهی الارب ). || پاشیدن. پراکنده کردن. ( غیاث ): با آنچه ملک عادل انوشیروان کسری بن قباد را سعادت ذات... و اشاعت حلم... حاصل است می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ معین

(اِ عَ یا عِ ) [ ع. اشاعة ] (مص م. ) نک اشاعت.

فرهنگ عمید

۱. فاش کردن، آشکارا کردن.
۲. پراکنده ساختن.
۳. رواج دادن.
۴. فاش و آشکار کردن خبر.

فرهنگ فارسی

اشاعت: فاش کردن، پراکنده ساختن، رواج دادن، آشکارا کردن، فاش و آشکارکردن خبر
( مصدر ) ۱ - آشکارا کردن فاش کردن ( خبر و جز آن ) ۲ - پاشیدن پراکندن گستردن. ۳ - اجتماع حقوق مالکان متعدد در مال واحد بدون قصد همکاری در انتفاع از آن مال مانند ترک. میت که بطور اشاعه بین وارثان مشترک است. یا اشاعت خبر. فاش کردن خبر.
تابع دیار گردانیدن چیزی را یا بانگ کردن شتران را و زجر کردن تا بر گردند. یا آشکارا کردن.

فرهنگستان زبان و ادب

{diffusion} [باستان شناسی، جامعه شناسی] گسترش و نفوذ مؤلفه هایی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر در نتیجۀ ارتباط میان گروه های فرهنگی مختلف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اشاعه در سه معنا به کار رفته است:۱. انتشار سهم هر یک از مالکان و صاحبان حق در تمام مال یا حق.۲. مقابل افراز.۳. انتشار خبر.بیشتر کاربرد اشاعه در فقه، معنای نخست آن است و معنای دوم آن بیشتر با واژگان شیاع و استفاضه به کار می رود.از اشاعه به معنای نخست، در باب های تجارت، رهن، شرکت، مضاربه، مزارعه، اجاره، وقف، هبه، وصیّت و قضاء سخن رفته است.
به مال یا حقّی که چند مالک یا صاحب حق در تمام آن به طور مشاع سهیم باشند، مال یا حق مشاع (مقابل مفروز) گفته می شود.
کاربرد اشاعه در فقه
بیشتر کاربرد اشاعه در فقه، معنای نخست آن است و معنای دوم آن بیشتر با واژگان شیاع و استفاضه به کار می رود.
اشاعه به معنای نخست
از اشاعه به معنای نخست، در باب های تجارت، رهن، شرکت، مضاربه، مزارعه، اجاره، وقف، هبه، وصیّت و قضاء سخن رفته است.

ویکی واژه

اشاعة
نک اشاعت.

جملاتی از کلمه اشاعه

در گذر زمان، فعالیت‌های این گروه گسترده‌تر شد و در نتیجه در سال ۲۰۱۲ مقابله با تأمین مالی فعالیت‌های اشاعه‌ای نیز به مأموریت این گروه افزوده شد و در همین سال واپسین ویرایش توصیه‌های خود را برای مقابله با جرایم مالی (تأمین مالی تروریسم، تأمین مالی فعالیت‌های اشاعه‌ای، پولشویی و غیره) منتشر کرد. عنوان این توصیه‌نامه «استانداردهای بین‌المللی در مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و اشاعه‌گری» است.
ادبیات تبلیغاتی یهودی هلنی، اشاعه اخلاق یهودی برگرفته از انجیل را هدف اصلی خود برای جلب جهان بت‌پرست به‌سوی توحید خالص قرار داد. به‌دلیل این تلاش بود که اصول اخلاقی خاصی به‌عنوان اصول راهنمایی برای غیریهودیان وضع شد، اول از هر سه گناه بزرگ، بت‌پرستی، قتل، و زنای با محارم، ممنوع شد. در ادبیات متأخر یهودیان خاخامی، این قوانین هفت‌گانه نوح به‌تدریج به شش، هفت، و ده یا سی قانون اخلاقی تبدیل شد که برای هر انسانی الزام‌آور است.