آنست

آنست، واژه‌ای است که در زبان فارسی به معنای وجود یا حالت خاصی از چیزی به کار می‌رود. این کلمه عموماً در جملات رسمی و ادبی استفاده می‌شود و بار معنایی خاصی دارد. به عنوان مثال، در متون قدیمی و ادبی، به وفور می‌توان آن را مشاهده کرد. معنای عمیق و تأثیرگذار آن، باعث می‌شود تا در توصیف احساسات، حالات و وقایع از آن استفاده شود. به عبارت دیگر، آنست می‌تواند به نوعی از وجود اشاره داشته باشد که در آن لحظه، حس و حال خاصی را به مخاطب منتقل می‌کند. این واژه نه تنها در شعر و نثر کلاسیک، بلکه در مکالمات روزمره نیز می‌تواند جایی برای خود داشته باشد. با توجه به تنوع معانی و کاربردهایش، می‌توان گفت که آنست در زبان فارسی یک واژه چندوجهی است که به توصیف عواطف، احساسات و حالات مختلف کمک می‌کند و بر غنای زبان فارسی می‌افزاید.

دانشنامه آزاد فارسی

اِنْسِت (enset)
گیاه خویشاوند موز. سوخو ساقۀ های خوراکی دارد. این گیاه بین ۵هزار تا ۱۰هزار سال پیش اهلی شد و درحال حاضر، در جنوب اتیوپی کشت می شود. به خشکی مقاوم است، و اگر خرد و تخمیر شود، می توان آن را قبل از تبدیل به انواع غذاها، ماه ها یا حتی سال ها نگهداری کرد. اِنسِت وحشی در بخش وسیعی از نواحی غرب و جنوب افریقا کشت می شود. در ۱۹۹۳، یک گروه تحقیقاتی امریکایی امکان کشت این گیاه را در مناطق خشک شمال اتیوپی بررسی کرد. نام علمی این گیاه Ensete ventricosum است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] آنست. معنی مُتَوَسِّمِینَ: زیرکان - آنانکه از ظواهر امور به حقیقت و باطن آنها پی می برند (کلمه توسم به معنای تفرس و منتقل شدن از ظاهر چیزی به حقیقت و باطن آنست)
معنی یُصَوِّرُکُمْ: شکل می بخشد - صورتگری می کند - تصویر می کند (کلمه تصویر به معنای انداختن عکس چیزی یا کسی است، ولی کلمه صورت اعم از آنست و شامل تمامی چیزهای سایهدار و بی سایه میشود )
معنی یَهِیمُونَ: حیران و سرگردانند (کلمه یهیمون از هام - یهیم - هیمانا است و این واژه به معنای آنست که کسی پیش روی خود را بگیرد و برود، و مراد از هیمان در هر وادی در عبارت "أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ"، افسار گسیختگی آنان در سخن گفتن است، میخو...
معنی مَکْظُومٌ: نفس گرفته شده - نفس بند آمده (کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است، وقتی میگویند کظم خود را گرفت، یعنی جلو نفس خود را گرفت، و کظوم به معنای حبس کردن نفس است، که خود کنایه از سکوت است...
معنی کَاظِمِینَ: آنانکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گویند و ناراحتیشان را پنهان می کنند - آنانکه دم نمی زنند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است، وقتی میگویند کظم خود را گرفت، یعنی جلو نفس خود را گر...
معنی کَظِیمٌ: آنکه با وجود ناراحتی زیاد سخنی نمی گوید و ناراحتیش را پنهان می کنند - آنکه دم نمی زند(کلمه کاظمین اسم فاعل از کظم است و کظم به معنای شدت اندوه است از طرفی کظم به معنای بیرون آمدن نفس است، وقتی میگویند کظم خود را گرفت، یعنی جلو نفس خود را گرفت، و ک...
معنی یُدَبِّرُ: تدبیر می کند (تدبیر به معنای این است که چیزی را دنبال چیزی بیاوری، و مقصود از آن این است که اشیای متعدد و مختلف را طوری تنظیم کنی و ترتیب دهی که هر کدام در جای خاص خود قرار بگیرد، بطوری که به محض تنظیم، آن غرضی که از هر کدام آنها داری و فائدهای که...
ریشه کلمه:
انس (۳۳۸ بار)
«آنَسْتُ» از مادّه «ایناس» به معنای مشاهده کردن و دیدنی است که توأم با یک نوع آرامش و انس باشد، و این که به انسان، انسان گفته می شود، به خاطر همین معناست.

جملاتی از کلمه آنست

من مصیبت نامه را بگذاشتم مغز آنست این کزان برداشتم
ز قرآنست اسرارم در اینجا ز قرآن من خبردارم در اینجا
ترا فضل و فضایل بیش از آنست نگویم از قبیل شاعرانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم