ارزان

ارزان. [ اَ ] ( نف / ص ) آنچه ارزنده باشد ببهای وقت. ( رشیدی ). چیزی که به قیمتش می ارزد. ارزش دار. که ارزد. || کم بها. رخیص. مقابل گران. ( مؤید الفضلاء ). مقابل ِ غالی و ثمین

( اَ )(ص. ) ۱ - کم بها. ۲ - سزاوار، شایسته. ۳ - پست، بی مایه.

۱. ویژگی آنچه قیمتش از نرخ روز کمتر باشد، کم بها: نرخ متاعی که فراوان بُوَد / گر به مثل جان بُوَد ارزان بُوَد (جامی۳: ۵۰۰ ).
۲. [قدیمی، مجاز] بی ارزش، بی مقدار.

چیزی که به قیمتش بیرزد، آنچه که قیمتش ازنرخ روزکمترباشد، کم بها، ضدگران
اگر از آن.
موضعی است بین جز جیرکان و کازرون فارس

آرزان. آرزان ( به فرانسوی: Arzens ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Montréal واقع شده است. آرزان ۲۱٫۱۱ کیلومتر مربع مساحت دارد ۱۸۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
شهرهای هاتنهایم و التویله آن در راین خواهرخوانده های آرزان هستند.

نام تحریف شده یک قوم باستانی ایران. شاهنامه ایشان را ارزانیان می‌خواند و هنگام مرگ کیخسرو سروش به او الهام نمود تاج و تخت کیانی را به لهراسپ از مرزبانان ارزان تفویض نماید.[۱] چو بخشی به ارزانیان بخش چیز.... که ایدر نمانی تو بسیار نیز
مفت، کم بها، سزاوار، شایسته، پَست، بی‌مایه.
↑ سایر مرزبانان که معترض بودند زال، گودرز، توس، که در واقع سر قدرت با شاه ستیز کردند

💡 شد بدور سنبل مشکین او عنبر فراخ گشت در عهد لب شیرین او ارزان نمک

💡 سخن فردا بها گیرد اگرچه چنین امروزت ارزان می‌نماید

💡 جان بچشم او ز باد ارزان تر است لا اله باشد صدف گوهر نماز