بخشایش

بخشایش به معنای گذشتن از خطاها و نادیده گرفتن اشتباهات دیگران، یکی از اصول مهم در زندگی اجتماعی و فردی است. این مفهوم نه تنها در دین و اخلاق دارای اهمیت است، بلکه در روابط انسانی نیز نقشی بنیادین دارد و به ما این امکان را می‌دهد که از بار سنگین کینه و نفرت رها شویم و با دلی سبک‌تر به زندگی ادامه دهیم. وقتی که ما توانایی بخشیدن دیگران را پیدا می‌کنیم، به نوعی به خودمان نیز آزادی می‌دهیم. در واقع، بخشایش نه تنها به فردی که خطا کرده کمک می‌کند، بلکه به بخشنده نیز آرامش و آسایش خاطر می‌بخشد. این رفتار می‌تواند به تقویت روابط انسانی و بهبود فضای اجتماعی منجر شود. با بخشایش، می‌توانیم به دنیایی بهتر و مهربان‌تر دست یابیم و به جای تمرکز بر اختلافات، بر اشتراکات و نقاط قوت یکدیگر تأکید کنیم. به همین دلیل، یادگیری و تمرین بخشایش در زندگی روزمره، می‌تواند ما را به سوی رشد شخصی و اجتماعی هدایت کند.

لغت نامه دهخدا

بخشایش. [ ب َی ِ ] ( اِمص ) از جرم و گناه و تقصیر و از کشتن کسی درگذشتن. ( برهان قاطع ). ازجرم و گناه کسی گذشتن. ( انجمن آرا ). از گناه درگذشتن. ( غیاث اللغات ). عفو. آمرزش. ( ناظم الاطباء ). حَنّان. ( منتهی الارب ). رأفت. رحمت و شفقت. گذشت. رحم. درگذشتن از گناه. تجاوز.

فرهنگ معین

(بَ یِ ) [ په. ] (اِمص. ) درگذشتن. عفو کردن.

فرهنگ عمید

درگذشتن از گناه کسی، عفو.

فرهنگ فارسی

بخشودن
( اسم ) در گذشتن از جرم و گناه و تقصیر عفو.
دهی از بخش بستان آباد شهرستان تبریز است.

فرهنگ اسم ها

اسم: بخشایش (پسر) (فارسی) (تلفظ: bakhšāyeš) (فارسی: بخشايش) (انگلیسی: bakhshayesh)
معنی: عفو، رأفت، رحمت و شفقت، ( اسم مصدر از بخشودن و بخشاییدن )، گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی

ویکی واژه

درگذشتن. عفو کردن.
یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی

جملاتی از کلمه بخشایش

به تو آمدم زانک نشکیفتم ز احسان و بخشایش و مردمی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم