بطلان به معنای بیاعتباری، عدم اعتبار یا لغو شدن یک عمل، قرارداد یا حکم است. زمانی که چیزی باطل اعلام میشود، به این معناست که آن چیز از ابتدا یا به دلیل نقصی خاص، معتبر و قانونی نیست و اثرات حقوقی یا قانونی ندارد.
بطلان میتواند در زمینههای مختلفی مانند حقوق، قراردادها، احکام قضایی و حتی در مباحث فلسفی و منطقی به کار رود. به عنوان مثال، در حقوق، اگر یک قرارداد به دلایلی مانند عدم توافق، عدم صلاحیت طرفین، یا وجود فریب و تقلب تنظیم شده باشد، ممکن است به عنوان باطل شناخته شود و از ابتدا فاقد اعتبار باشد.
همچنین، در مباحث منطقی، بطلان به معنای نادرستی یک استدلال یا نتیجهگیری اشاره دارد. در این زمینه، اگر استدلالی به نتیجهای نادرست منجر شود، میتوان گفت که آن استدلال باطل است.
تا قبل از این، با توجه به نفوذ چشمگیر ایدههای ارسطویی و پذیرش مدل زمینمرکزی، بحث جدی زیادی در مورد حیات فرازمینی نشده بود. بطلان نهایی مدل زمینمرکزی نه تنها به این معنی بود که زمین مرکز جهان هستی نیست، بلکه به این معنی هم بود که نورهای مشاهده شده در آسمان فقط نور نیستند، بلکه اجرام مادی هستند. این احتمال که ممکن است در آنها نیز حیاتی وجود داشته باشد سریعاً به یک موضوع بحث دائمی تبدیل شد، هرچند راههای عملی برای بررسی آن وجود نداشت.
صدری که کشد کلک درّر سلک شریفش بر نسخهٔ احکام قضا سرخط بطلان
هر جا نوشته بود ز مجنون حکایتی جسم ضعیف من خط بطلان بر آن کشید
سورههای سجده دار را نباید در نماز خواند و موجب بطلان نماز میشود.
مانی از گرد گل روی تو بیند خط سبز خط بطلان زند از شرم نگارستان را
او در بطلان هر یک از این احتمالات به دلایل عقلی و روایات بسیاری رجوع میکند و در پایان نصب فقیهان را محال میداند؛ و همچنین ۲۶ دلیل عقلی و نقلی دیگر را نیز در تقویت دیدگاه انعقاد امامت به انتخاب امت مطرح میکند.