باوقار

در زبان فارسی، واژه باوقار به معنای برخورداری از وقار، متانت و آرامش در رفتار و گفتار است. این واژه معمولاً به عنوان صفت برای توصیف افراد یا رفتارها به کار می‌رود. این کلمه می‌تواند به هر دو جنس مذکر و مؤنث اطلاق شود، اما گاهی اوقات به لحاظ معنایی به جنسیت خاصی اشاره نمی‌کند. در متن‌های غیررسمی یا مکالمات روزمره، می‌توانید از معادل‌های ساده‌تر استفاده کنید. در نوشتار، سعی کنید از تکرار این واژه پرهیز کنید و معانی مشابه را برای تنوع بیشتر در متن به کار ببرید.

لغت نامه دهخدا

باوقار. [ وَ ] ( ص مرکب ) موقر. وقور. شکوهمند. سنگین. باوقر. باعزت. باتمکین. ( آنندراج ). گران سنگ. مقابل سبکسر. برابر سبکسار.

فرهنگ معین

(وِ ) (ص مر. ) متین، وزین.

فرهنگ عمید

متین، بردبار، باطمٲنینه، موقر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) متین وزین موقر باوقر مقابل بی وقار بی وقر.

جملاتی از کلمه باوقار

دلرا چو کرد عشق تهی و فرو نشست ای صبر باوقار تو برخیز کو نشست
شد سوار باوقاری آشکارا و عیان کرد براشان سلام و گفت با حسن بیان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم