بامدادی

کلمه بامدادی به معنای واژه‌ای است که به صبح و بامداد اشاره دارد. این کلمه معمولاً در ادبیات، شعر و مقالات مرتبط با طبیعت و زندگی روزمره به کار می‌رود. در این زمینه، بامداد به عنوان زمان شروع روز و نماد تازگی و نوید زندگی جدید در نظر گرفته می‌شود. در بسیاری از فرهنگ‌ها، بامداد به عنوان زمانی مقدس و پر از انرژی مثبت شناخته می‌شود. استفاده از این کلمه در ادبیات فارسی رایج است. شاعران و نویسندگان ایرانی به طور معمول از این واژه برای توصیف صبح و زیبایی‌های آن استفاده می‌کنند. این کلمه به عنوان نمادی از آغاز زندگی و نوید روز جدید در شعرهای کلاسیک و معاصر به کار رفته است. به همین ترتیب، این واژه به عنوان یک مفهوم عمیق فرهنگی در ادبیات فارسی مورد توجه قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

بامدادی. ( ص نسبی ) منسوب به بامداد. ( ناظم الاطباء ).
- باد بامدادی؛ باد صبح. نسیم صبح:
ای باد بامدادی خوش میروی به شادی
پیوند روح کردی پیغام دوست دادی.سعدی ( طیبات ).- خواب بامدادی؛ فخه. صَبحَه. ( منتهی الارب ). آن خواب که تا برآمدن آفتاب کشد.
- شراب بامدادی؛ صبوح. ( منتهی الارب ).
- گلهای بامدادی؛ گلهای صبحگاهی. گلها که صبح بشکفند. گلها که صبحگاهان بخندند:
خواهم که بامدادی بیرون روی به صحرا
تا بوستان بریزد گلهای بامدادی.سعدی ( طیبات ).- نسیم بامدادی؛ نسیم صبحگاه. باد صبح.

فرهنگ فارسی

منسوب به بامداد

جملاتی از کلمه بامدادی

و دو رکعت پیشین از نماز بامدادین و نماز شام و نماز خفتن به آواز بلند کند، مگر که مأموم بود.
بامدادی پیش شاه آمد وزیر دید پیش شه سر آن بی نظیر
مگر ابن المبارک بامدادی بره می‌رفت برفی بود و بادی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم