ایضا

کلمه ایضاً در زبان فارسی به معنای همچنین یا علاوه بر این به کار می‌رود و معمولاً در نوشتار رسمی و ادبی استفاده می‌شود. این واژه به‌عنوان یک اصطلاح مستقل شناخته می‌شود و باید به‌طور کامل و بدون تغییر به کار رود. پس از استفاده از این کلمه، معمولاً نیازی به ویرگول نیست، مگر اینکه ساختار جمله این امر را ایجاب کند. این واژه معمولاً برای اشاره به مثال‌های مشابه یا مرتبط به کار می‌رود. در مکالمات غیررسمی و روزمره، به‌جای این واژه، بیشتر از عبارات ساده‌تری مانند هم یا باز هم استفاده می‌شود. «این واژه بیشتر در متون رسمی، علمی، ادبی و حقوقی کاربرد دارد و در نوشتارهای غیررسمی کمتر رایج است.

لغت نامه دهخدا

( ایضاً ) ایضاً. [ اَ ضَن ْ] ( ع ق ) مأخوذ از تازی، باز و نیز. ( ناظم الاطباء ).هم و نیز. ( آنندراج ). دوباره. دیگر بار. بار دیگر. مکرر. هم. ( یادداشت بخط مؤلف ): ایضاً دستورالعملی در باب دیگر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 213 ).
آن کل عفریت روی با همه زشتی
قالی بافد همی و ایضاً محفور.سوزنی.اندس ایضاً کیخسرو بنا کرده. ( تاریخ قم ص 81 ).
|| در تداول عامه به معنی همه و کل و تمام استعمال میشود. ( یادداشت بخط مؤلف ): یکی کیسه صدتومانی ایضاً دوهزاری امین السلطانی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(اَ ضَ نْ ) [ معر. ] (ق. ) نیز، باز هم.

فرهنگ عمید

نیز، بازهم.

فرهنگ فارسی

نیز، بازهم
نیز باز هم.
ماخوذ از تازی بازونیز. هم ونیز

جملاتی از کلمه ایضا

امروز از این حکایت عیشست در کوی و برزن تو ایضا
کزین وسیله خدمت اگر دهد دستش که رایضان ترا پا نهد به صف نعال
دگر قصاید او را هرآنچه یابی هست طراز آن: وله فی مدیحه ایضا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم