اغوا

اغواگری به معنای جذب کردن یا تحت تأثیر قرار دادن است و معانی مختلفی دارد. واژه اغوا از زبان لاتین نشأت گرفته و به معنای گمراه کردن است. به همین دلیل، این اصطلاح می‌تواند بار مثبت یا منفی داشته باشد. با ظهور اینترنت و فناوری‌های نوین، رفتارهای اغواگرایانه در جامعه به طور چشمگیری افزایش یافته است. اغواگری که به صورت منفی تعریف می‌شود، شامل تحریک و وسوسه‌ای است که معمولاً جنبه جنسی دارد و فرد را به انتخاب رفتاری سوق می‌دهد که در شرایط عادی و بدون تحریک، آن را انجام نمی‌دهد. از سوی دیگر، همچنین به معنای مثبت به عمل جذب کردن فرد با استفاده از حواس مربوط می‌شود و معمولاً با هدف کاهش ترس‌های بی‌اساس آغاز می‌شود و می‌تواند به رهایی جنسی افراد منجر شود.

لغت نامه دهخدا

اغوا. [ اِ ] ( از ع،اِمص ) مأخوذ از تازی. گمراهی. ضلالت. گمراه کردگی. اضلال. فریب. وسوسه. پند و نصیحت بد. برانگیختگی و تحریک و تحریض بر کارهای بد. ( ناظم الاطباء ). اغواء. گمراه ساختن و رجوع به اغواء شود: محمودیان از دم این مرد [ غازی ] می باز نشد و حیلت و تضریب و اغوا میکردند. ( تاریخ بیهقی ص 230 ). امروز آن را [ قدرخان ] تربیت باید کرد تا... مجاملت در میانه بماندو اغوایی نکند. ( تاریخ بیهقی ). در اغواء و اغراء اوتحریض بر محارست و مغالبت ناصرالدین تضریبی می زد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 197 ). و هر یکی را بر قهر و قمع آن دیگری اغرا کرد و اغوا نمود. ( تاریخ قم ص 8 ).
- اغوا کردن؛ اضلال کردن. گمراه کردن.( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ عمید

گمراه ساختن، از راه به در بردن، گول زدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) از راه بردن گمراه کردن بیراه نمودن.
ماخوذ از تازی گمراهی ظلالت گمراه کردگی.

جملاتی از کلمه اغوا

چون یوسف از اخوانش از اغوای توی ‌‌بس صاحب جاهیم و بقعر چاهیم
ز قم برگشت و عاقل شد ولی حیف که گردش باز اغوا ناصر سیف
بدنیا می‌شد او بیشک روانه ازو اغوای شیطان بد بهانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم