اصول اخلاقی

اصول اخلاقی به مجموعه‌ای از معیارها و رهنمودها اطلاق می‌شود که رفتار و تصمیم‌گیری‌های فرد یا جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اصول در واقع راهنمایی هستند برای تمایز بین درست و نادرست و به انسان‌ها کمک می‌کنند تا در موقعیت‌های مختلف به درستی عمل کنند. از آنجا که هر فرهنگی ممکن است اصول اخلاقی خاص خود را داشته باشد، درک این اصول می‌تواند به تقویت ارتباطات اجتماعی و ایجاد فضایی سالم و مثبت در جامعه کمک کند. در بسیاری از موارد، اصول اخلاقی نه تنها بر رفتارهای فردی تأثیر می‌گذارند، بلکه می‌توانند بر سیاست‌ها و قوانین جامعه نیز تأثیرگذار باشند. بنابراین، پایبندی به این اصول ضروری است تا افراد با احساس مسئولیت و تعهد بیشتری در جامعه زندگی کنند و به ایجاد یک محیط بهتر برای همه کمک نمایند. در نهایت، اصول اخلاقی می‌توانند نقش مهمی در ارتقای ارزش‌های انسانی و ایجاد همبستگی بین افراد ایفا کنند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصول اخلاقی همان ارزش های اخلاقی هست و دسته بندی های مختلفی در مورد اصول اخلاقی هست و برخی، اصول اخلاقیِ قرآن را در سه محور رده بندی کرده و شامل اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق الهی دانسته اند.
درباره دسته بندی اصول اخلاقی میان عالمان مسلمان توافقی وجود ندارد.
عبداللّه درّاز که کتاب او الهام بخش برخی از نویسندگان و عالمان متأخّر در حوزه اخلاق قرآنی است، اصول اخلاقی قرآن کریم را در بخش های ۵ گانه شامل اخلاق فردی، خانواده، اجتماعی، دولت و دینی رده بندی کرده، و برای هر دسته، آیاتی از قرآن را شاهد آورده است. 
اخلاق فردی
منظور از اخلاق فردی، اصولی است که صرف نظر از حیثیّت اجتماعی انسان، به بیان ارزش های اخلاقی او می پردازد. جدیّت و کوشش در راه خدا برای فرد انسان، ارزش است: «وَالَّذینَ جـهَدوا فینا لَنَهدینَّهُم سُبُلَنا». 
قرآن به استقامت و ثبات در راه خدا: «فَاستَقیمُوا اِلَیهِ وَاستَغفِروه»، و ترک پیروی از هوای نفس سفارش کرده است: «وَ لاتَتَّبِعِ الهَوی فَیُضِلَّکَ عَن سَبیلِ اللّه»، بستن چشم از نگاه به نامحرم و پاک دامنی که از عزّت نفس نشأت می گیرد: «قُل لِلمُؤمنینَ یَغُضّوا مِن اَبصـرِهِم و یَحفَظوا فُروجَهُم» و نیز انتخاب الگو و اسوه ای دینی در زندگی هر فرد، مورد سفارش قرآن است: «لَقَد کان لَکُم فی رَسولِ اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنَة». 
خداوند، حسد را که حالتی درونی و فردی است، نکوهش می کند و از انسان می خواهد به بندگان او برای نعمتی که خداوند به آنان داده است، حَسَد نورزد: «اَم یَحسُدونَ النّاسَ عَلی ما ءَاتلـهُم اللّهُ مِن فَضلِه»، و سرانجام از آدمی می خواهد که در توانگری از اسراف و تبذیر بپرهیزد: «وَ لاتُبَذِّر تَبذیرًا اِنَّ المُبَذِّرینَ کانوا اِخون الشَّیـطین». 
اخلاق اجتماعی
وقتی اخلاق به صورت مطلق به کار می رود، بیش تر به اخلاق اجتماعی منصرف است، که به بیان اصول ارزشی حاکم بر روابط اجتماعی انسان می پردازد. مهمّ ترین اصل حاکم بر روابط اجتماعی، رعایت عدل و پرهیز از ستم است که مفاد آیات بسیاری در این زمینه است.
خداوند از انسان می خواهد در رفتارش عدالت پیشه کند؛ زیرا به تقوا نزدیک تر است: «اعدِلوا هُوَ اَقرَبُ لِلتَّقوی» و نیز هرگاه سخن می گوید، به عدالت بگوید: «وَ اِذ قُلتُم فَاعدِلوا و لَو کان ذاقُربی» و خود خداوند هم به عدل امر می کند: «اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالعَدل» و در مقابل از ستم نکوهش می کند و بر آن وعده عذاب دردناک می دهد: «اِنَّ الظّـلِمینَ لَهُم عَذابٌ اَلیم»؛ حتّی از رعایت عدالت درباره دشمنان نیز نهی نمی کند. 

جملاتی از کلمه اصول اخلاقی

شمار بسیاری از اصول اخلاقی برای توجیه اراده گرایی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم