اذعان

واژه اذعان در زبان فارسی به معنای اعتراف یا تأیید است. این کلمه به حالتی اشاره دارد که فردی به چیزی اعتراف می‌کند یا آن را قبول می‌کند. در متون حقوقی، اذعان به معنای اعتراف به جرم یا پذیرش یک واقعیت قانونی به کار می‌رود. این نوع اذعان می‌تواند تأثیر زیادی بر روند قضائی داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

اذعان. [ اِ ] ( ع مص ) اقرار. اعتراف. اقرار کردن. ( منتهی الارب ). خستو شدن. قبول کردن. شناختن. || گردن نهادن. ( تاج المصادر بیهقی ). گردن دادن. ( منتهی الارب ). ذعن. رام شدن. ( آنندراج ). فرمانبرداری و اطاعت. ( غیاث اللغات ): انقیاد و اذعان بحدّی که امیر صدهزار [ را ]... بمجرّد اینکه سهوی کند یک سواربفرستد تا... تأدیب او بکند. ( جهانگشای جوینی ). || فروتنی نمودن. ( منتهی الارب ). خضوع. || خوار گردیدن. ( منتهی الارب ). || بشتافتن در فرمانبرداری. ( منتهی الارب ). شتافتن به اطاعت کسی. || اذعان، عزم و اراده قلب است که عبارت از جزم اراده است پس از تردید و شک. ( تعریفات جرجانی ). اعتقاد و عزم قلب و عزم جزم اراده باشد بعد از تردید و اذعان را مراتبی است و پست ترین مرتبه آن ظن و بالاترین مرتبه آن یقین باشد و بین ظن و یقین تقلید و جهل مرکب است و تفصیل هر یک از این مراتب سه گانه در جای خود بیاید. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) اقرار کردن، گردن نهادن. ۲ - (مص ل. ) فروتنی کردن، فرمانبرداری.

فرهنگ عمید

۱. اقرار کردن، گردن نهادن، اقرار، اعتراف.
۲. [قدیمی] فرمانبرداری، اطاعت.

فرهنگ فارسی

اقرارکردن، گردن نهادن، اقرارواعتراف، فرمانبرداری وفروتنی
( مصدر ) اقرار اعتراف اقرار کردن خستو شدن قبول کردن پذیرفتن شناختن گردن نهادن رام شدن فروتنی نمودن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اذعان در منطق به معنای اعتقاد به ثبوت محمول برای موضوع یا عدم ثبوت آن برای موضوع است.
اذعان به معنای قبول وقوع یا عدم وقوع نسبت محمول به موضوع، یا اعتقاد به ثبوت محمول برای موضوع یا عدم ثبوت آن برای موضوع، مانند اذعان به اینکه «عالم حادث است» یا «زمین مسطّح نیست». «علم اگر اذعان یعنی اعتقاد به نسبت ثبوتی یا سلبی (بین موضوع و محمول ) باشد تصدیق است، و الا تصور است». 
یزدی، ملاعبدالله، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۴. 
۱. ↑ یزدی، ملاعبدالله، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۴. 
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۱۰. 

جملاتی از کلمه اذعان

وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ صفت جوانمردان طریقت و سالکان راه حقیقت است که رب العزة اول دلهای ایشان از هواها و بدعتها پاک کرد، تا قدم بر جاده سنت نهادند، و بنصوص کتاب خدا و سنت مصطفی (ص) پی بردند. و هم و فهم خود در آیات صفات گم کردند، و صواب دید خرد خود معزول کردند، و باذعان گردن نهادند، و بسمع قبول کردند، و راه تسلیم پیش گرفتند، تا از تعطیل و تشبیه برستند.
همان‌طور که خود روم ادعای لطف خدایان را داشت، برخی از رومیان نیز چنین ادعایی را مطرح می‌کردند. در اواسط تا اواخر دوران جمهوری، بسیاری از قبایل برجسته روم به جد الهی یا نیمه الهی خود اذعان داشتند. به ویژه در اواخر جمهوری، خاندان یولی ادعا داشتند که از نسل ونوس هستند. داشتن نسب از خدایان به یکی از پایه‌های فرقه امپراتوری روم تبدیل شد.
فَخُذْها بِقُوَّةٍ ای بقوة نفس و تسلیم و اذعان. ای موسی! بقوت نفس و صحت عزیمت و تن فراکار دادن، و خویش را بحق سپردن، و بر طاعت مواظبت نمودن بگیر این الواح را، و در خود پذیر این احکام را، و کار بند باش. قال: فأعطاه یدا بید.
سرانجام خلیفه فرمان داد که وی را تازیانه زنند، و آن قدرش بزدند که بیهوش افتاد و سپس به منزلش فرستادند و با این همه به مخلوقیت قرآن اذعان نکرد. زندان وی بیست و هشت ماه بطول انجامید.
مراکش تنها کشور در جهان عرب است که از سوی امپراتوری عثمانی مورد هجوم و تسخیر قرار نگرفت. به‌طور کلی می‌توان اذعان داشت که مراکش در مسیر تاریخی خود، از تبادلات فرهنگی با بیگانگان جز آنچه را که خودشان خواسته‌اند، سرباز زده‌اند و هویت فرهنگی خویش را در اولویت اول قرار داده‌اند. مردم مراکش همواره تلاش نموده‌اند در گذر زمان به سنتهای مذهبی ـ ملی خود حتی در پوشیدن لباس سنتی خود، پایبند باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم