احمال

احمال در زبان عربی ریشه در مصدر حَمْل دارد و معانی گوناگونی را در بر می‌گیرد که عمدتاً حول محور برداشتن و حمل کردن می‌چرخد. یکی از معانی اصلی آن در متون کلاسیک، یاری رساندن به فردی در جهت بار نهادن یا برداشتن بار است، که در تاج المصادر به صورت یاری دادن در بار برنهادن تعریف شده است. همچنین، یک اصطلاح خاص در زمینه دامداری و مامایی وجود دارد که به احمال مراءة یا ناقه اشاره دارد؛ این عبارت به فرآیند روان شدن و ریختن شیر از پستان زن یا شتر ماده، پیش از زمان مقرر یا بدون آنکه حاملگی یا آبستنی رخ داده باشد، اطلاق می‌گردد.

در کاربردی دیگر، به عنوان جمع کلمات مختلفی به کار می‌رود. این کلمه جمع حَمْل به معنای بارهای شکم یا بارهای درختان است. علاوه بر این، در ادبیات به عنوان جمع حِمل نیز آمده است که ناظر بر بارهای سنگینی است که بر سر و پشت حمل می‌شوند؛ چنانکه در ترجمه تاریخ یمینی ذکر شده: ثقل آن احمال و حمل آن اثقال از پشت بینداخت. همچنین، احمال جمع حَمَل نیز هست که به جوانه‌های گیاهان یا برگان چندماهه و یا برگان در دومین سال زندگی‌شان اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

احمال. [ اِ ] ( ع مص ) یاری دادن کسی را به برداشتن. ( منتهی الارب ). یاری دادن در بار برنهادن. ( تاج المصادر ). || احمال مراءة یا ناقه؛ فرود آمدن شیر زن یا شتر ماده بی حمل و بارداری و آبستنی.
احمال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ حَمل. بارهای شکم. بارهای درخت. || ج ِ حِمل. بارهای سر وپشت: ثقل آن احمال و حمل آن اثقال از پشت بینداخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ). جمله بر پشت رحال و احمال نقل کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || ج ِ حَمَل.برگان. برگان چندماهه و برگان به سال دوم درآمده.
احمال. [ اَ ] ( اِخ ) بطنهاست از تمیم. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع. ] (مص م. )به کسی در برداشتن بار یاری رساندن.
( اَ ) [ ع. ] (اِ. ) ۱ - جِ حَمل، بارهای شکم، بارهای درخت. ۲ - جِ حَمَل، بره ها.

فرهنگ عمید

= غراب
۱. [جمعِ حَمل] = حَمل
۲. [جمعِ حِمل] = حِمل

فرهنگ فارسی

بارها، جمع حمل
( مصدر ) یاری دادن کسی را به برداشتن بار یاری دادن دربار بر نهادن.
بطنهاست از تمیم

ویکی واژه

به کسی در برداشتن بار یاری رساندن.
جِ حَمل؛ بارهای شکم، بارهای درخت.
جِ حَمَل؛ بره‌ها.

جمله سازی با احمال

احمال آری تا به کی عمریست مخمورم ز می فریاد می‌سازم چو نی کز نی نیستان پرورد!
افکند هر حامل چنین از هول زلزال زمین گشتند مست اینچنین انداختند احمال‌ها
آثار رحمتی که جهان سر به سر گرفت احمال منتی که فلک زیر بار کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال فرشتگان فال فرشتگان