تیززبان

لغت نامه دهخدا

تیززبان. [ تیزْ، زَ ] ( ص مرکب ) زبان آور و بلیغو فصیح. ( ناظم الاطباء ). ذلق. ذلیق. حلیف. طلق اللسان. طلیق اللسان. حلیف اللسان. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به تیززبانی و تیز و دگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ عمید

زبان آور، فصیح.

فرهنگ فارسی

زبان آور و بلیغ و فصیح ذلق

جمله سازی با تیززبان

لب ز سخن بسته ام غنچه وش اما چو خار نشتر ریش منند تیززبانان هنوز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روله یعنی چه؟
روله یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز