تکاید

لغت نامه دهخدا

تکاید. [ ت َ ی ُ ] ( ع مص ) باهم فریفتن و مکر نمودن، یقال: هما یتکایدان و لایقال یتکاودان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). باهم مکر نمودن و فریفتن. ( آنندراج ). || ( ع اِ ) سختگی و دشواری، یقال: فیه تکاید؛ ای تشدد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و تکایده الامر؛ ای شق علیه و اشتد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ یُ ) [ ع. ] (مص م. ) ۱ - یکدیگر را فریب دادن. ۲ - دشواری نمودن. ۳ - رنجانیدن.

فرهنگ فارسی

با هم فریفتن و مکر نمودن

ویکی واژه

یکدیگر را فریب دادن.
دشواری نمودن.
رنجانیدن.

جمله سازی با تکاید

💡 کم معادن بدن من الملوک لقلوب تکاید الخلوات