سیبک
فرهنگ فارسی
بمعنی سبک پوشیدن سطح چیزی را
دانشنامه عمومی
این روستا مرکز دهستان چشمه لنگان است و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۳۹۴ نفر ( ۳۲۹خانوار ) بوده است.
پس از حملهٔ کریم خان زند به گرجی های فریدون شهر، بخشی از ساکنان آن به روستاهای «سیبک»، «چقیورت» و «نهضت آباد» مهاجرت کردند.
و بنیادگذاران فریدون شهر، از اسرای گرجی تبار زمان شاه عباس اول هستند که توسط خود او از گرجستان به ایران تبعید شدند و به دستور او عده ای از جنگاوران آن ها جهت حفظ منطقهٔ فریدن و همچنین پایتخت ( اصفهان ) از حملات اقوام لر و کرد در فریدن ساکن شدند.
گرجی های اولیه که به این محل وارد شدند آن را به یاد ناحیه ای بسیار زیبا در گرجستان، واشلوانی نامیدند. واشلووانی ناحیه ای در کارتلی است. بعدها این نام از گرجی به فارسی ترجمه شد و واشلووانی ( جایی که درختان سیب زیادی دارد ) به سیبک مبدل گردید.
مردم سیبک ( به طور کلی گرجیان فریدن ) به دلیل همزیستی با اقوام دیگر ( ارمنی، ترک، لر ) به تدریج و طی سالیان دراز، از فرهنگ پیشینیان خود ( فرهنگ گرجی ) دور شده اند و دارای پوشش محلی یا آداب و رسوم خاصی نیستند.
مانند بقیهٔ آبادی های فریدن تمامی مردم سیبک «شیعه اثنی عشری» هستند.
گرجی های سیبک تماماً به گویش فریدنی زبان گرجی صحبت می کنند که حاصل نسخ زبانی است که چهارصد سال پیش بدان تکلم می شده و با زبان گرجی معاصر ( زبان رسمی جمهوری گرجستان ) متفاوت است. [ نیازمند منبع]
از اهالی مشهور سیبک می توان محمود کریمی سیبکی ( بازیکن سابق فوتبال ) و علی خودسیانی ( کارگردان ) را نام برد.
جمله سازی با سیبک
اثر سیبک و پلتیه بیانهای متفاوت از یک فرایند فیزیکی یکسان هستند؛ ممکن است از این فرایند فیزیکی در کتابها به عنوان اثر زبک-پلتیر یاد شود. (جدایی این دو اثر ناشی از کشفهای مستقل توسط فیزیکدان فرانسوی ژان شارل آتاناز پلتیه و فیزیکدان آلمانی توماس یوهان سیبک است). اثر تامسون تعمیمی از اثر پلتیر-سیبک میباشد که توسط لرد کلوین اعتبار یافتهاست.
سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد از گل و زعفران حکایت کرد
سبک کردم از آن سنگین روی تک برون جستم از آن تاریک سیبک
رخت به گزیده و والای سیبکی پوشیده تا که خورد بری از نهال دوست
پونهزار ترجمهٔ کلمهٔ گرجی პიტნიანი به فارسی است. این نام از کلمهٔ პიტინა به معنای پونه و იანი یکی از پسوندهای نسبیت در زبان گرجی ساخته شدهاست. همان گونه که نام روستای گرجی نشین سیبک در نزدیکی این آبشار از واشلوانی (واشلی:سیب + ـُوانی:پسوند نسبیت) به سیبک ترجمه شده و رسمیت یافتهاست.
سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد زعفران لاله را حکایت کرد