سختانه

لغت نامه دهخدا

سختانه. [ س َ ن َ /ن ِ ] ( ق مرکب، اِ مرکب ) سخن سخت و درشت را گویند. ( برهان ). سخن سخت روبرو گفتن. ( آنندراج ):
چومی آید برین بر گویم آخر
مگو سختانه روبارویم آخر.نزاری قهستانی.

فرهنگ عمید

سخن درشت که به کسی بگویند، سخن سخت.

جمله سازی با سختانه

رزمندگان ایران با وجود گرمای شدید، مقاومت سرسختانهٔ دشمن را در هم شکستند و بعد از ۴۲ ساعت تلاش مداوم لشکر ۷۷ خراسان، سپاه و نیروهای مردمی، عملیات با موفقیت کامل به پایان رسید و نیروهای دشمن در منطقهٔ عملیاتی خسارات سنگینی را متحمل شدند و آبادان از محاصره آنان خارج شد.
تیر خلاص زمانی زده می‌شود که دارسی، بینگلی را از عشق جین آگاه و او را برمی‌انگیزد به هرتفردشر برگردد. در این زمان حتی مخالفت بی‌بروبرگرد و سرسختانهٔ لیدی کاترین هم کارگر نمی‌افتد و در پایان داستان دارسی به الیزابت می‌رسد.
جشنواره تومارولند رقابت بسیار سرسختانه و پر قدرت با فستیوال‌های معروف دی جی‌های دنیا، مانند اولترا موزیک فستیوال با انحصار بزرگی که در صنعت موسیقی و سرگرمی دارد، رقابت را برای سایر جشنواره‌های موسیقی دی جی‌ها سخت کرده‌است.
پس از نابودیِ آخرین قدرت جنگیِ «سبزها»، اِگان دوم سرسختانه توسط افراد خود ترور می‌شود و «اِگانِ جوان‌تر»، پسر ملکه رینیرای فقید توسط «سیاهانِ» پیروز به عنوان پادشاه اِگان تارگرین سوم تاج‌گذاری می‌شود و به تمام درگیری‌ها پایان می‌دهد. با این حال، خاندان تارگرین تقریباً تمام اژدهایان خود را از دست می‌دهند، و اژدهایان باقی‌مانده یا رمیده می‌شوند، یا در نهایت در طول سلطنت اِگان سوم می‌میرند.
در سال ۳۱ ه‍.ق (حدود ۶۵۰ م) یا کمی پس از آن باوجود مقاومت سرسختانهٔ هروی‌ها، این شهر به دست اعراب مسلمان تصرف شد. در نوشته‌های تاریخی نظیر تاریخ بیهقی، هریوا به نام‌های هریوه، هریو، هری و هرات نیز آمده‌است. زر هریوه یا دینار هریوه که طلایی خالص و رایج، مسکوک ضرابخانهٔ هرات بوده مشهور است.
در ارتباط با ارزیابی حکومت رضاشاه نیز، وی را ارتجاعی و واپسگرا ارزیابی می‌کرد و به همین دلیل با مواضع برخی از مطبوعات آن هنگام شوروی که رضاشاه را ملی و ضد امپریالیست معرفی می‌کردند سرسختانه مبارزه می‌کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پوزیشن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز