زنبارگی

فرهنگ معین

(زَ رَ یا رِ ) (حامص. ) بُلهوسی، زن - دوستی.

فرهنگ عمید

زن دوستی، زن بازی: جوانان بیشتر زن باره باشند / در آن زن بارگی پرچاره باشند (فخرالدین اسعد: ۵۵ ).

فرهنگستان زبان و ادب

{satyriasis} [روان شناسی] تمایل بیش ازحد یا سیری ناپذیر مرد برای ارضای جنسی توسط زن

ویکی واژه

بُلهوسی، زن - دوستی.

جمله سازی با زنبارگی

با شروع دوره ناطق سینما، کم‌کم آرت آکورد از دور خارج شد. آرت یک دائم‌الخمر به تمام معنا بود و آنچه که به مدت ۱۸ سال از او بر پردهٔ سینما به نمایش درمی‌آمد، در واقع در فواصل بین بدمستی‌های او و در لحظات هوشیاریش ضبط شده بود! شاید اگر این ایراد و سایر خلاف‌های ریز و درش او (مثل زنبارگی و غیره) نبود جای او امروز در کنار بزرگانی چون گاری کوپر و جان وین بود. اما مشروبخواری و ناتوانیش در وفق دادن خود با سینمای ناطق موجب شد او از دایرهٔ شهرت خارج شود و او مجبور شد به مکزیک برود و با مشاغلی چون شرکت در نمایش‌های خیابانی و کار در معدن زندگی خود را بگذراند.
ننگ بشر و آفت جوانی است زنبارگی و فسق و میگساری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هول یعنی چه؟
هول یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز