زرعیار

فرهنگ معین

(زَ رِ یّ ) (اِ. ص. ) زر خالص.

ویکی واژه

زر خال

جمله سازی با زرعیار

بیشه های کرزوان از لاله زار و شنبلید گاه چون بیجاده گردد، گاه چون زرعیار
بر کشیده آتشی چون مطرد دیبای زرد گرم چون طبع جوان و زرد چون زرعیار