واژه «رسغ» در زبان فارسی به بخشی از دست یا پای حیوانات به ویژه چهارپایان بزرگ مثل شتر و گاو اشاره دارد و بیشتر به معنای «مچ» یا «پیوندگاه کف دست و پا به ساق» است. این ناحیه شامل چند استخوان کوچک و فشرده است که مچ دست یا پا را شکل میدهند و گاهی به آن «خرده دست» یا «خردگاه دست و پا» نیز گفته میشود.
از نظر ساختاری، این بخش شامل مجموعهای از استخوانهاست که در زیر ساق و پشت مشط گرد هم آمدهاند و سطح تحتانی آن مقعر و سطح فوقانی آن محدب است. این استخوانها معمولاً هفت عدد هستند و در دو ردیف مرتب شدهاند؛ به طوری که برخی از آنها در صف خلفی و بقیه در صف قدامی قرار دارند و شکل آنها تقریباً مکعبی است. در اصطلاح پزشکی و دامپزشکی، رسغ پا همان مچ پا و رسغ دست همان مچ دست محسوب میشود.
علاوه بر معنای فیزیکی، این واژه به حالت ضعف یا سستی در دست و پای حیوانات بزرگ نیز اطلاق میشود. این وضعیت که به «فروهشتگی دست و پای ستور» معروف است، معمولاً نشاندهنده ضعف یا آسیب در مفاصل و استخوانهای رسغ است و میتواند توان حرکت حیوان را کاهش دهد. بدین ترتیب، این واژه هم به بخش خاصی از اسکلت دست و پا و هم به شرایط ضعف آنها اشاره دارد.