دریابان

لغت نامه دهخدا

دریابان. [ دَرْ ] ( اِ مرکب ) ( از: دریا+ بان، پسوند محافظت ) حافظ دریا. نگاهبان دریا. || در اصطلاح امروزین نیروی دریایی، درجه ای از درجات نظامی بحری. صاحب منصبی در نیرویی دریایی. امیرالبحر دوم. ( از لغات فرهنگستان ).

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) صاحب منصبی در نیروی دریایی، امیرالبحر دوم.

فرهنگ عمید

صاحب منصب در نیروی دریایی، امیرالبحر.

فرهنگ فارسی

صاحب منصب درنیروی دریایی
( اسم ) صاحب منصبی در نیروی دریایی امیر البحر دوم.
درایه
حافظ دریا. نگاهبان دریا

ویکی واژه

صاحب منصبی در نیروی دریایی، امیرالبحر دوم.

جمله سازی با دریابان

💡 آلبرت در باگنرس-دی-بیگور در بخش اوتس-پیرنه، فرانسه متولد شد، جاییکه خانواده‌اش پیش از نقل مکان به مزرعه‌ای در گورنزی، در آنجا زندگی می‌کردند. در سیزده سالگی، آلبرت به لندن فرستاده شد تا با خاله‌اش، همسر دیوید مارخام (کشیش ویندزور از سال ۱۸۲۷ تا ۱۸۵۳) در میدان اونزلو ۴ زندگی کند. او با افرادی همچون کاوشگر و دریابان رابرت فیتزروی و رمان‌نویس ویلیام تاکری همسایه بود.

💡 در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۳۴، دریابان ریچارد ای. برد که در حال پروازی اکنشافی بر فراز جنوبگان بود موفق به کشف کوهی شد که او آن را به افتخار میبل سیدلی، دختر ویلیام هورلیک کارخانه‌دار که از حامیان برد در دومین سفر اکتشافی او به جنوبگان بود کوه سیدلی نام‌گذاری کرد.

💡 دلیل چهارم این بوده‌است که دریابان‌های مستقر در این ساختمان‌ها، پدیده‌های هواشناختی و دریاشناختی را ثبت می‌کرده‌اند. دریانوردان تازه‌کار ایرانی از این اطلاعات برای رویارویی با رخدادهای هوا و دریا، به ویژه رخدادهای چرخه‌ای و دوره‌ای استفاده می‌کردند.