درشته

معنای نخست واژه

واژه‌ی «درشته» در متون کهن به معنای «درسته» آمده است. این معنا بیشتر در زمینه‌ی اخلاقی و رفتاری کاربرد داشته و به مفهوم عفو کردن، گذشتن از خطا و چشم‌پوشی از گناه دیگران اشاره دارد. در فرهنگ‌های لغت قدیمی مانند برهان قاطع و آنندراج نیز این برداشت مورد تأیید قرار گرفته است.

معنای دوم واژه در حوزه‌ی مواد خوراکی

معنای دیگر این واژه به بُعد مادی و ملموس آن بازمی‌گردد. «درشته» در این کاربرد به چیزهای زبر و غیر نرم، مانند آرد درشت یا مواد غذایی با بافت خردشده گفته می‌شود. این معنا در زندگی روزمره و خوراک‌سازی نقش داشته و نشان‌دهنده‌ی نوعی تفاوت میان آرد نرم و آرد زبر بوده است.

واژه به معنای بلغور

در معنای خاص‌تر، «درشته» به بلغور هر نوع دانه و به‌ویژه بلغور گندم اطلاق می‌شود. این واژه بیشتر در زبان محلی شوشتر و برخی مناطق دیگر رواج داشته است. در این کاربرد، «درشته» به دانه‌ی شکسته‌ای گفته می‌شود که در آسیا خرد شده و برای پخت غذاهایی مانند آش یا سوپ مورد استفاده قرار می‌گیرد.

لغت نامه دهخدا

درشته. [ دَ رَ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) درسته. عفو کردن و گذشتن از گناه. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به درسته شود.
درشته. [ دُ رُ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) زبره. درشت و زبر و غیر نرم از آرد و جز آن. || بلغور هر دانه را گویند عموماً، و بلغور گندم را گفته اند خصوصاً، و آن گندمی است که در آسیا ریزند تا خرد و شکسته شود. ( لغت محلی شوشتر، خطی ).

جمله سازی با درشته

شکستهای امانی به عشوه می‌بسته است درشتهای حوادث به حیله می‌بودست
جان تقی فرشته‌ای جان شقی درشته‌ای نفس کریم کشتیی نفس لئیم لنگری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نخود فال نخود