ته کشیدن

«ته کشیدن» یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که به معنای تمام شدن، پایان یافتن یا به آخر رسیدن به کار می‌رود. این اصطلاح معمولاً برای چیزهایی که دارای مقدار یا مدت محدود هستند، مانند آب، صبر یا زمان، استفاده می‌شود و نشان‌دهنده رسیدن به نقطه پایانی است.

این واژه بیشتر در گفتار عامیانه رایج است و برای بیان خالی شدن منابع یا کاهش توان به کار می‌رود. برای نمونه گفته می‌شود: «صبرم ته کشید» یا «بنزین ماشین ته کشید»، که هر دو بیانگر تمام شدن یک ظرفیت یا توانایی است. در این کاربرد، بار معنایی آن می‌تواند هم خنثی و هم همراه با فشار یا اضطراب باشد.

«ته کشیدن» علاوه بر بیان یک وضعیت عینی، گاهی بار استعاری نیز دارد. وقتی از صبر یا تحمل سخن گفته می‌شود، ته کشیدن بیانگر فرسایش روانی یا رسیدن به مرز طاقت است. از این رو، این اصطلاح ترکیبی هم در حوزه مادی و هم در زمینه‌های احساسی و ذهنی، مفهوم پایان و به آخر رسیدن را منتقل می‌کند.

لغت نامه دهخدا

ته کشیدن. [ ت َه ْ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) تمام شدن. به پایان آمدن. سپری شدن. به آخر رسیدن چیزی چون حبوب و اثمار و بقول و مانند آن. انجامیدن. بیش نماندن. به بن انجامیدن: ته کشیدن چیزی؛ صرف شدن همه آن. به آخر رسیدن و تمام شدن آن بصرف. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(تَ. کَ دَ ) (مص ل. ) تمام شدن، به پایان رسیدن.

فرهنگ فارسی

تمام شدن به پایان آمدن

ویکی واژه

تمام شدن، به پایان رسیدن.

جمله سازی با ته کشیدن

گل می کند پیاله کشی از بهار رنگ پیمانه را نهفته کشیدن چه فایده؟