تعاطی

کلمه تعاطی در زبان فارسی به معنای تبادل و مراوده است و معمولاً در زمینه‌های اقتصادی یا اجتماعی به کار می‌رود. این واژه باید به شکل صحیح و با اعراب‌گذاری مناسب نوشته شود. این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود و می‌توان آن را در جملاتی مانند: تعاطی اطلاعات بین دو کشور می‌تواند مفید باشد، به کار برد. اگر در متنی از این کلمه استفاده می‌کنید، بهتر است توضیحی درباره مفهوم آن ارائه دهید تا خواننده به راحتی با آن آشنا شود. این واژه بیشتر در متون رسمی، علمی و اقتصادی کاربرد دارد و در نوشتارهای غیررسمی کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع، به معنای مشورت و پرداختن به امور مختلف و دادوستد نیز به کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

تعاطی. [ ت َ ] ( ع مص ) بدست گرفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). گرفتن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تناول. ( اقرب الموارد ). || بناحق گرفتن چیزی را. || همدیگر نبرد کردن در گرفتن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بر سر انگشتان پای استاده دست بسوی چیزی دراز کردن. || خوض کردن در چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دلیری کردن. || مرتکب کاری شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || کار نیکو و گزیده کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مأخوذ از عربی، سپردن بیکدیگر و به همدیگر دادن و عطا کردن. ( ناظم الاطباء ). بیکدیگر دادن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ): تعاطی افکار. تعاطی اقداح.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] (مص ل. ) با هم در امری مشورت کردن.

فرهنگ عمید

۱. با یکدیگر در امری خوض و مشورت کردن.
۲. به کاری پرداختن.
۳. چیزی به هم دادن، دادوستد کردن.

فرهنگ فارسی

درامری خوض ومشورت کردن، بکاری پرداختن، دادوستد
۱-( مصدر )با هم درامری خوض و مشورت کردن فرا گرفتن امری را بکاری پرداختن. ۲ - چیزی بیکدیگر دادن سپردن عطاکردن. ۳ - دادوستدکردن. ۴ -( اسم ) فراگیری ( امری ).۶ - عطا.۷ - داد و ستد. جمع: تعاطیات. یا تعاطی افکار. مبادل. اندیشه ها و مشورت کردن.

ویکی واژه

با هم در امری مشورت کردن.

جملاتی از کلمه تعاطی

تعاطی الکاس من شان الصبوح فسق بالراح یا ریحان روحی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم