بی اعتمادی به معنای نداشتن اطمینان و اعتماد نسبت به شخص، گروه، موضوع یا حتی خود است؛ حالتی که در آن فرد احساس میکند نمیتواند به کسی یا چیزی اعتماد کند یا به نتیجهای خوشبین نباشد. بی اعتمادی به دیگران به این معناست که فرد نسبت به رفتار، گفتار، نیت یا قابلیت دیگران شک دارد و احساس میکند نمیتواند به آنها اعتماد کند. این حالت ممکن است به دلایل مختلفی مانند تجربههای ناموفق، خیانت یا عدم صداقت ایجاد شود. بی اعتمادی به خود نیز به معنای شک فرد نسبت به تواناییها، قضاوتها یا تصمیمگیریهای خود است و او احساس میکند نمیتواند به خود اطمینان کند. این حالت ممکن است منجر به کاهش اعتماد به نفس و تردید در انجام امور شود.
بی اعتمادی
دانشنامه عمومی
بی اعتمادی در حال حاضر به بیماری مزمنی در کشورهای در حال گذار درآمده است و مردم چنین کشورهایی را در مقابل تکنولوژی نوین حیران و سرگردان کرده است. برای دستیابی به شناخت این گسست که واپسمانی، ناامیدی، بدبینی و بی اعتمادی عمومی را در پی داشته است، هر فرد علاقه مند به جامعه را به تفکر و چاره جویی وامی دارد. وقتی جامعه ای با رکود اقتصادی روبه رو می شود یکی از آثار مخرب آن پیدایی بی اعتمادی است و اگر میزان آن شدید باشد جامعه را با بحران رو به رو می سازد. در واقع بحران اقتصادی سیاسی و اجتماعی و فراگیر شدن آن باعث می شود که اعتماد تک تک افراد نسبت به یکدیگر و مجموعه آن ها نسبت به جامعه سست شود و همبستگی بین فرد و جامعه از هم گسیخته شود. در چنین وضعیتی هنجارهای اخلاقی نزول پیدا می کند و معیارهای اجتماعی نادیده گرفته می شود و در نهایت به حقوق دیگران تجاوز می شود و آشکارا باج گیری، رشوه خواری، اختلاس، زورگیری، رانت خواری، آقازادگی و… افزایش می یابد؛ و افراد برای رسیدن به هدفهای خود به هر وسیله ای دست می یازند. زمانی که مردم کشوری اطمینان خود را از تأثیرگذاری مشارکت بر فرایند اجتماعی بیهوده می دانند و اعتماد خود را از گارگزاران جامعه از دست می دهند؛ جامعه با پدیده ای به نام از خود بیگانگی رو به رو می شود.
ویکی واژه
جملاتی از کلمه بی اعتمادی
ضد بی اعتمادی به خدا، توکل بر او است و آن عبارت است از اعتماد کردن و مطمئن بودن دل بنده در جمیع امور خود به خدا و حواله کردن همه کارهای خود را به پروردگار و بیزار شدن از هر حول و قوه و تکیه بر حول و قوه الهی نمودن.