اعتماد به معنای اطمینان و یقین به قابلیت، صداقت، و نیکخواهی یک شخص، گروه، یا سیستم است. این واژه در زمینههای مختلفی مانند روابط شخصی، کسبوکار، و سیستمهای اجتماعی به کار میرود و نقش حیاتی در تعاملات انسانی دارد.
ویژگیها
اطمینان: اعتماد به معنای داشتن اطمینان نسبت به عملکرد و رفتار فرد یا نهادی است. به عبارت دیگر، این مفهوم یعنی باور کردن به این که شخص یا نهاد مورد نظر از ارزشها و اصول اخلاقی پیروی میکند.
مصداقیت: این مفهوم بر اساس تجربیات گذشته یا شواهد و مدارک ایجاد میشود. برای مثال، اگر یک فرد در گذشته همیشه به قولهای خود عمل کرده باشد، احتمال اینکه دیگران به او اعتماد کنند افزایش مییابد.
دوستی و رابطه: پایه و اساس هر نوع رابطهای، از روابط خانوادگی و دوستی گرفته تا روابط حرفهای و تجاری، بر اعتماد استوار است. وقتی افراد به یکدیگر اطمینان میکنند، احتمال همکاری، حمایت و درک متقابل افزایش مییابد.
اهمیت
این مفهوم به عنوان یکی از عوامل کلیدی در شکلگیری و نگهداری روابط انسانی نقش بسیار مهمی دارد، روابطی که بر پایه آن بنا شدهاند، معمولاً پایدارتر و موفقتر هستند. در محیطهای شغلی، این حس بین کارکنان و مدیریت میتواند به افزایش بهرهوری، خلاقیت و احساس رضایت منجر شود، همچنین در سطح جامعه میتواند منجر به کاهش تنشها و درگیریها شود و موجب افزایش همکاری و تعامل مثبت بین افراد و گروهها گردد.
اعتماد. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بشب سیر کردن گرفتن، یقال: اعتمد لیلته؛ بشب سیر کردن گرفت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بشب بر مرکب سیر سوار شدن. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || تکیه نمودن برکسی. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ).تکیه کردن. ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). به پشت تکیه کردن بچیزی. ( از کشف از غیاث اللغات ). تکیه کردن بر. ( فرهنگ فارسی معین ). تکیه کردن بر دیوار. ( از اقرب الموارد ). پشت دادن. اِتِّکاء. اِتِّکال. اِرتِکاء. عِوَل. ( یادداشت مؤلف ). || سپردن و گذاشتن بر کسی و اعتماد کردن. یقال: اعتمدت علیه فی کذا؛ سپردم و گذاشتم بر وی و اعتماد کردم. ( از منتهی الارب ). سپردن و گذاشتن بر کسی و اعتبار کردن. ( ناظم الاطباء ). واگذاشتن کار بکسی و سپردن چیزی را بکسی. ( فرهنگ فارسی معین ). واگذاشتن کار بکسی. ( آنندراج ). || ( اِمص ) سپردن چیزی را بکسی از روی صداقت و راستی. ( ناظم الاطباء ). کار بکسی بازگذاشتن. ( آنندراج ). واگذاشتن کار بکسی. ( فرهنگ فارسی معین ). || قصد کردن. ( از متن اللغة ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || تورک، یعنی تکیه کردن بر سرین. ( از متن اللغة ). || اتکاء کردن بر کسی در حاجتی. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || ( اصطلاح نحو ) آمدن اسم فاعل و اسم مفعول بعد از موصوف خود باشد. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد نحویان اعتماد اسم فاعل و اسم مفعول آن باشدکه بعد از مصاحب یعنی موصوف خود درآیند و مصاحب اسم فاعل و اسم مفعول مبتدا یا موصول یا موصوف و یا ذوالحال است و اعتماد اسم فاعل و اسم مفعول بر همزه و ماء نافیه نیز آن است که بعد از آنها آیند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || در اصطلاح متکلمان نوعی کیف ملموس است که حکما آنرا «میل » گویند. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: شیخ «میل » را که متکلمان آنرااعتماد گویند، چنین تعریف کرده است: چیزی است که موجب حالت مدافعه در جسم گردد و از حرکت بیکی از جهات مانع نشود، و بنابراین امر مزبور علت مدافعه و بقولی نفس مدافعه است و بنابراین نوعی از کیفیات ملموس باشد. و در وجود آن میان متکلمان اختلاف است، استاد ابواسحاق اسفراینی و پیروان وی آنرا نفی میکنند و معتزله و بسیاری از اصحاب ما مانند قاضی وجود آنرا بالضرورة ثابت میدانند و انکار آنرا قسمی مکابره با محسوسات شمارند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). برای تفصیل رجوع به کتاب فوق ذیل کلمه میل شود. || ( اِمص ) تکیه و پشت گرمی و استظهار و وثوق و نمشه و اعتقاد و اعتبار و اطمینان. ( ناظم الاطباء ). وثوق و اطمینان. ( فرهنگ فارسی معین ). محمل. ثقه. ثقت. استواری. ( یادداشت مؤلف ): و اعتقاد نیکوی خویش را [ مسعود ] که همیشه در مصالح وی [ خوارزمشاه ] داشته ایم ملامت میکنیم اما بر شهامت و تمامی حصافت وی اعتماد هست. ( تاریخ بیهقی ص 333 ).اعتماد بر وی [ ابوالقاسم ] تا بدان جایگاه است که چون در سخن سؤال و جواب افتد و درازتر کشد هرچه وی گوید همچنان است که از لفظ ما رود. ( تاریخ بیهقی ). امیر سبکتکین وی را بپسندید از جمله مردم آن ناحیت وبنواخت و بخود نزدیک کرد و اعتمادش با وی [ احمد بوعمرو ] تا بدان جایگاه بود که هر شبی مر او را بخواندی. ( تاریخ بیهقی ص 200 ). خواجه [ احمد حسن ] این دو تن را بخواند و گفت: دبیران را ناچار فرمان نگاه باید داشت و اعتماد من بر شماست. ( تاریخ بیهقی ص 152 ).
(اِ تِ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) تکیه کردن. ۲ - برگزیدن. ۳ - کاری را به کسی واگذاشتن. ۴ - (اِمص. ) اطمینان.
۱. تکیه کردن، پشت گرمی، وثوق.
۲. متکی شدن به کسی و کاری را به او سپردن، واگذاشتن کار به کسی.
تکیه کردن، متکی شدن بکسی وکاری رابی گمان باوسپردن، واگذاشتن کاربکسی
۱ - ( مصدر ) تکیه کردن بر. ۲ - واگذاشتن کار بکسی. ۳ - سپردن چیزی را بکسی. ۴ - ( اسم ) وثوق اطمینان. یا اعتماد بنفس اتکائ بخود بخویشتن متکی بودن. یا رائ ی اعتماد. رائ یی که وکلای مجلس بدولتی که مایلند بر سر کار بماند بعد از استیضاح میدهند مقابل رائ ی عدم اعتماد.
یکی از شعرای خراسان است
اسم: اعتماد (پسر) (عربی) (تلفظ: eetemād) (فارسی: اِعتماد) (انگلیسی: eetemad)
معنی: تکیه کردن، پشت گرمی، باور داشتن و صحیح دانستنِ چیزی یا کسی، عقیده و نظر، ایمان به حقانیت دین اسلام
اعتماد (ترانه مگادث). «اعتماد» ( به انگلیسی: Trust ) تک آهنگی از مگادث، گروه ترش متال آمریکایی است. این اولین تک آهنگ از هفتمین آلبوم استودیویی گروه با نام نوشته های مرموز بود که ۸ می ۱۹۹۷ در دو نسخهٔ انگلیسی و اسپانیایی منتشر شد. مجلهٔ کلاسیک راک از «اعتماد» به عنوان «یکی از آثار کلاسیک مگادث و افتتاحیه ای معرکه برای آلبوم نوشته های مرموز» یاد کرده است.
«اعتماد» در زمان انتشارش در ایالات متحدهٔ آمریکا برای ۲۶ هفته جزو پرفروش ترین ترانه های جریان اصلی راک بود و بالاترین جایگاهش در آن جدول رتبهٔ پنجم بود که در ۳۰ اوت ۱۹۹۷ ثبت شد. این بالاترین جایگاهی ست که یکی از آثار مگادث در جدول جریان اصلی راک داشته است.
• «اعتماد» - ۵:۱۳
• «یک مکان سری» - ۵:۳۱
• «تورنادوی ارواح» ( لایو ) - ۵:۵۵
• «بی کم وکاست» ( لایو ) - ۴:۵۳
اعتماد (فیلم ۱۹۹۰). «اعتماد» ( انگلیسی: Trust ) فیلمی در ژانر کمدی رمانتیک به کارگردانی هال هارتلی است که در سال ۱۹۹۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به آدرین شلی، مارتین دونوان، و ادی فالکو اشاره کرد.
اعتماد (فیلم ۲۰۰۳). اعتماد ( به انگلیسی: Confidence ) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۳ و به کارگردانی جیمز فولی است. در این فیلم بازیگرانی همچون ادوارد برنز، ریچل وایس، اندی گارسیا، پل جیاماتی، لوئیس گازمن، دونال لوگ، برایان وان هالت، رابرت فورستر، فرانکی جی، لیلند ارسر، داستین هافمن، موریس چستنت و جان کارول لینچ ایفای نقش کرده اند.
«جیک ویگ» ( بارنز ) یک کلاهبردار حرفه ای است که تصمیم دارد به زودی بزرگترین کلاهبرداری عمرش را انجام دهد، که از طرفی هم برای انتقام مرگ دوستش است، اما...
• وقتی گروه سرقت کننده بعد از دیدار با «اشبی» پیاده روی می کنند، «مایلز» و «گوردو» در مورد بسته بندی و رفتن به بلیز صحبت می کنند؛ اما تصمیمی گرفته نشده بود که گوردو قصد دارد به بلیز برود، قرار بود جیک برود.
• «جیک» درست قبل از دعوا با «لوپوس» کراوات خود را از دست می دهد. پس از آن، کراوات به طور متناوب بین عکس ها ظاهر و ناپدید می شود.
• وقتی جیک با پادشاه ملاقات می کند، لوپوس در بار درحالی که روی یک صندلی روی میز نشسته است دیده می شود. کینگ او را به سمت میز خودش صدا می کند و لوپوس بلند می شود، و وقتی صحنه دوباره به جیک بر می گردد، لوپوس دوباره در بار نشسته است.
• ۵ میلیون دلار اسکناس ۱۰۰ دلاری دارای وزنی درحدود ۱۰۰ پوند است. که این حجم از اسکناس به راحتی توسط گوردو در یک ساک حمل و جابجا نمی شود.
• هنگامی که تراویس اسلحه خود را مسلح می کند، در حالی که دارد جیک را تهدید می کند، اسلحه به عقب قفل می شود و این نشان می دهد که اسلحه خالی است.
fiducia
تکیه کردن.
برگزیدن.
کاری را به کسی واگذاشتن.
اطمینان.
💡 تعمیر رنگ ز آب و گل اعتماد نیست نتوان بنای عمر به دوش وفا گذاشت
💡 مکن اعتمادی بر اقوالشان که باطل بود جمله اعمالشان
💡 الیزابت فریمن که با نام مومبت نیز شناخته میشود در بیست و هستم دسامبر سال ۱۸۲۹ در گذشت. گمان میرود که سن او ۸۵ سال بوده باشد. بعنوان یک برده بدنیا آمد و برای نزدیک به ۳۰ سال برده باقی ماند. خواندن و نوشتن نمیدانست ولی در محیط کارش کسی از او برتر یا با او برابر نبود. او هیچگاه وقت تلف نمیکرد و اموال را از بین نمیبرد. او هرگز اعتمادی که به او شده بود را خدشه دار نکرد و همواره مسؤلیتهایش را انجام میداد. در تمامی شرایط او کمککارترین و منعطفترین دوست بود. مادر خوب، خدا نگهدار.
💡 دیده عمدا بستم از خوبان ولی نیست چندان اعتمادی بر دلم
💡 اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب جانوری است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.
💡 به بینیازی ما اعتماد نتوان کرد به دل هوایی اگر نیست دسترس هم نیست