بسندگی

معنی واژه بسندگی در زبان فارسی به مفاهیم کفایت، اکتفا و شایستگی اشاره دارد. این واژه همچنین می‌تواند به معنای بس بودن و کافی بودن نیز در نظر گرفته شود. به عبارتی، وقتی صحبت از بسندگی چیزی می‌شود، به این معناست که آن چیز به مقدار کافی موجود است و دیگر نیازی به چیز دیگری احساس نمی‌شود. به طور کلی، مفهوم بسندگی می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که یک عنصر یا منبع به اندازه کافی وجود دارد تا نیازها را برآورده سازد و در این حالت، فرد یا جامعه می‌تواند به آن اکتفا کند. در واقع، بسندگی به ما این امکان را می‌دهد که از آنچه داریم راضی باشیم و دیگر به دنبال بیشتر نباشیم.

لغت نامه دهخدا

بسندگی. [ ب َ س َ دَ ] ( حامص ) مَغنی، مُغنی؛ کفایت و بسندگی. ( منتهی الارب ). اکتفا. کفاف. || شایستگی. سزاواری.

فرهنگ فارسی

۱- کفایت کفاف اکتفا. ۲- شایستگی سزاواری.

جمله سازی با بسندگی

آزمون‌سازی زبان ارزیابی و سنجیدن بهبود و توانش یا بسندگی زبانی، چه در مورد زبان نخست و چه در مورد دیگر زبان‌ها، به منظور دستیابی به اهداف ویژه و نیز اهداف عمومی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت