افزاز

کلمه افزاز دارای چندین معنی و کاربرد است که  در ادامه به تفصیل هر بخش را بررسی می‌کنیم:

معنی اصلی کلمه 

در معنای اصلی و ریشه‌ای، افزاز به معنای ترساندن، جنباندن، و رمانیدن دل از کسی است. این واژه در ادبیات فارسی به ویژه در شعر و نثر کلاسیک، به مفهوم ایجاد دلهره و برانگیختن احساس ترس یا نگرانی به کار رفته است.

جمع فزّ و کاربرد آن

افزاز به عنوان جمع کلمه فزّ نیز به کار می‌رود. فزّ به معنای مردی است سبک‌وزن و چابک و چست، یعنی فردی که به سرعت و به آسانی حرکت می‌کند. این واژه گاهی در توصیف مردانی که توانایی بدنی و چالاکی بالایی دارند به کار می‌رود.

همچنین فزّ به معنای گاوساله دشتی نیز آمده است، یعنی به حیوانی سبک و چالاک اشاره دارد که در دشت‌ها به سرعت حرکت می‌کند. این معنی بیشتر در متون قدیمی و گویش‌های محلی دیده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

افزاز. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ فَزّ، مرد سبک و چست و گاوساله دشتی. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
افزاز. [ اِ ] ( ع مص ) ترسانیدن و جنبانیدن و رمانیدن دل از کسی. ( آنندراج ). ترسانیدن و رمانیدن دل از کسی. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ترسانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

ترسانیدن و جنبانیدن و رمانیدن دل از کسی.

جملاتی از کلمه افزاز

بود چون سایه در پای تو، هستی خاکساران را مباد آن روز کز سرو سرافزازت جدا افتم