back-alley

🌐 کوچه پشتی

کوچه‌ی پشت / پس‌کوچه؛ کوچه‌ی باریک و کم‌رفت‌وآمد در پشتِ ساختمان‌ها؛ مجازی: محلِ فعالیت‌های زیرزمینی و غیرقانونی (back-alley deals, back-alley doctor).

صفت (adjective)

📌 کثیف، بی‌مزه، زننده یا مخفیانه.

جمله سازی با back-alley

💡 Moore earned enthusiastic praise for her turn as Elisabeth Sparkle, a faded star who submits to a back-alley rejuvenation regime to reset her career.

مور برای بازی در نقش الیزابت اسپارکل، ستاره‌ای رو به افول که برای شروع دوباره حرفه‌اش به یک رژیم جوان‌سازی مخفیانه تن می‌دهد، تحسین‌های زیادی را برانگیخت.

💡 In Coralie Fargeat’s blood-soaked fable about fear and self-loathing in Hollywood, Moore plays Elisabeth Sparkle, a faded star who submits to a back-alley rejuvenation regime to reset her career.

در داستان خونین کورالی فارگیت درباره ترس و خودبیزاری در هالیوود، مور نقش الیزابت اسپارکل را بازی می‌کند، ستاره‌ای رو به زوال که برای احیای حرفه‌اش به یک رژیم جوان‌سازی مخفیانه تن می‌دهد.

💡 Our landlord promised brighter fixtures for the back alley, hoping better lighting and trimmed ivy would discourage loitering without resorting to intrusive security cameras.

صاحبخانه ما قول چراغ‌های روشن‌تری برای کوچه پشتی داده بود، به این امید که نورپردازی بهتر و هرس پیچک‌ها، بدون توسل به دوربین‌های امنیتی مزاحم، مانع پرسه زدن در کوچه شود.

💡 Restaurants share a back alley where delivery trucks and skateboarders somehow negotiate peace.

رستوران‌ها کوچه پشتی مشترکی دارند که در آن کامیون‌های تحویل غذا و اسکیت‌بازها به نحوی با هم مذاکره می‌کنند تا صلح برقرار شود.

💡 Compost bins belong in the back alley, not sulking beside dining patios.

سطل‌های کمپوست جایشان در کوچه پشتی است، نه اینکه کنار پاسیوهای غذاخوری خاک بخورند.

💡 A mural transformed the dim back alley into a gallery of local history.

یک نقاشی دیواری، کوچه خلوت و کم‌نور را به نگارخانه‌ای از تاریخ محلی تبدیل کرد.