area

🌐 منطقه

مساحت، ناحیه، منطقه؛ ۱) اندازهٔ سطح (در ریاضی). ۲) بخشی از فضا یا زمین (منطقهٔ شهری، منطقهٔ ممنوعه). ۳) حوزهٔ موضوعی (area of study = حوزهٔ مطالعه).

اسم (noun)

📌 هر بخش یا مساحت خاصی از فضا یا سطح؛ بخش

📌 یک منطقه جغرافیایی؛ قطعه زمین: مناطق غیرمسکونی در امتداد مرز.

📌 هر بخشی که برای یک عملکرد خاص رزرو شده است: فضای غذاخوری یک خانه.

📌 وسعت، دامنه یا محدوده.

📌 رشته تحصیلی، یا شاخه‌ای از یک رشته تحصیلی.

📌 یک قطعه زمین خالی؛ یک فضای باز

📌 فضا یا مکانی که یک ساختمان روی آن قرار دارد؛ حیاطی که به خانه متصل است یا آن را احاطه کرده است.

📌 بریتانیایی.، دور.

📌 اندازه کمی یک سطح مسطح یا منحنی؛ وسعت دوبعدی.

📌 آناتومی، ناحیه‌ای از قشر مغز که وظیفه خاصی دارد.

جمله سازی با area

💡 He is the metropolitan area's most popular politician.

او محبوب‌ترین سیاستمدار منطقه کلان‌شهری است.

💡 For Wegovy, local areas are making their own decisions on access.

برای وگووی، مناطق محلی در مورد دسترسی خود تصمیم می‌گیرند.

💡 Nearby properties were evacuated for several hours, while the area was made safe.

املاک اطراف برای چند ساعت تخلیه شدند، در حالی که منطقه ایمن‌سازی شد.

💡 The Navy searched the area extensively, but after two weeks, Earhart and Noonan were declared lost at sea.

نیروی دریایی منطقه را به طور گسترده جستجو کرد، اما پس از دو هفته، ارهارت و نونان در دریا گم شدند.

💡 Renovating that area required permits, neighbor diplomacy, and realistic contingency budgets.

بازسازی آن منطقه نیازمند مجوز، دیپلماسی همسایه و بودجه‌های احتمالی واقع‌بینانه بود.

💡 Wildlife corridors now thread through the wider urban area.

اکنون مسیرهای حیات وحش از منطقه وسیع‌تر شهری عبور می‌کنند.