فرهنگستان زبان و ادب - صفحه 117
- خاشه
- خال
- خام
- خامه
- خاموش کردن
- خاموشی
- خانه داری
- خاک شور
- خاکبرداری
- خاکی
- خاگ
- خدمت
- خرجی
- خروج از مرکز
- خروج
- خزانه دار
- خزانه
- خزندگان
- خشکسالی
- خط فرضی
- خط میخی
- خط
- خطا
- خطشناسی
- خفت
- خفته
- خلافکار
- خلط
- خلوتگاه
- خلوص
- خنککن
- خود کار
- خودکامگی
- خوراک
- خوردگی
- خورنده
- خونابه
- خیابان اصلی
- داربست
- نمودار درختی
- پلیمر
- داده
- دخالت
- درخواست اطلاعات
- درصد
- دستیار کارگردان
- دغ
- دفعی
- دلالت
- دلبستگی
- دمای محیط
- دودي
- دید جلو
- رهواری
- ریگ
- سرعت حد
- سوار شدن
- سپرک
- سیال
- سیلندر