چزده

لغت نامه دهخدا

چزده. [ چ َ دَ / دِ ] ( اِ ) بمعنی چزدره است که جزغاله باشد، یعنی دنبه و پیه ریزه کرده بریان شده. ( برهان ). دنبه و پیه ریزه کرده بریان شده ، که جزغاله نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). پاره های دنبه و پیه بریان کرده روغن گرفته. ( ناظم الاطباء ). چزدره. جزغال. جزدر. جزغاله. جز. دنبه برشته شده بروغن خودش که بر روی آش ریزند. پیه و دنبه گداخته. رجوع به چزده و جز و جزدر و جزغال و جزغاله شود.

فرهنگ عمید

= جزغال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال انبیا فال انبیا