هروانه. [ هََرْ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) بیمارستان باشد یعنی دارالشفا. ( سروری ). هروانگه. بیمارستان.دارالشفا. ( برهان ). || نزدیک پارسیان جای بادافراه یعنی جای عقوبت است. ( اسدی ). || شکنجه. ( برهان ). رجوع به هروانگه و هروانه گه شود. هروانه. [ هََرْ ن َ ] ( اِخ ) نام کوهی است. ( برهان ).