مجاولت

لغت نامه دهخدا

مجاولت. [ م ُ وَ ل َ / م ُ وِل َ ] ( ع مص ) مجاولة : اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و به مجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند... ( مرزبان نامه ). رجوع به مجاولة شود.
مجاولة. [ م ُ وَ ل َ ] ( ع مص ) با یکدیگر بگشتن در جنگ. ( تاج المصادر بیهقی ). با یکدیگر گشتن در حرب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). با یکدیگر جولان کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). یکدیگر را وا پس راندن و به یکدیگر حمله آوردن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

۱. با هم جولان کردن.
۲. با یکدیگر گشتن در جنگ یا در کشتی برای پیروزی یافتن بر یکدیگر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم