غرنباغرنب

لغت نامه دهخدا

غرنباغرنب. [ غ ُ رُم ْ غ ُ رُمْب ْ ] ( اِ صوت مرکب ) درتداول عامه ، حکایت صوت طبل پیوسته. || باآواز طبل و دهل : هفت شبانه روز غرنباغرنب ( گرنباگرنب ) عروسی کردند. غرمباغرمب. گرنباگرنب. گرمباگرمب.

فرهنگ عمید

۱. صدای کوبیدن چیزی پی درپی.
۲. صدای پی درپی طبل و دهل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم