شدیاریدن

لغت نامه دهخدا

شدیاریدن. [ ش ُ دَ ] ( مص ) مصدر شدیار باشد که به معنی جفت گاو راندن و زمین را شکافتن و مستعد ساختن است بجهت زراعت کردن. ( برهان ). جفت راندن در زمین. ( شرفنامه منیری ). شیاریدن. شخم زدن.

فرهنگ معین

(شُ دَ ) (مص م . ) شیار کردن زمین .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شیار کردن زمین به جهت زراعت .

ویکی واژه

شیار کردن زمین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس