گزند رسانیدن

لغت نامه دهخدا

گزند رسانیدن. [ گ َ زَ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) گزند رساندن. صدمه زدن. اضرار. رجوع به گزند رساندن شود.

فرهنگ معین

( ~ . رَ دَ ) (مص م . ) صدمه زدن ، گزند رساندن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آسیب رساندن صدمه زدن .

ویکی واژه

صدمه زدن، گزند رساندن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال اوراکل فال اوراکل فال عشقی فال عشقی فال قهوه فال قهوه